سی سالگی ام را به دنیا می آیم


سی سالگی ام را به دنیا می آیم
دریغا که هنوز متولد نشده ام!
و هر بار با سزارینی
که تنها من درد می کشم
و انتظار در رحم زمین
فاصله ای دوازده ماهه است
تا برای این زنده گی از مد افتاده
مکلف شوم به ادامتی دوباره!
آه ، من از بر حذر بودن ، هرز رفته ام