همین جا که مائیبم
کوچه ها به هم راه دارند انگار
انگار این روزها
هر روز
می رسند به هم
می رسند به تکرار
تاریخ نویسی می آید آیا؟
روزی فیلسوفی می آید توجیه کند بودن ما را؟
چه فکری می کنند آیندگان درباره ی ما؟
کاشکی بفهمند
ما گیر افتاده ایم در شبی
که به هر دریچه اش
رتیل هزارتار بسته است
و ترس دارد این قرن ها
واقعا ترس دارد
کاشکی بفهمند…
ترس
