من از سلبریتی بودن بیزارم، دلم می خواهد، رادیکال ترین آنارشیست باشم؛ آنکه با هر حاکم، ارباب، ستمگر و زورگویی دشمن است و آنکه نه ظالم است و نه مظلوم، بلکه برای سرنگونی عوامل ظلم می جنگد، زندانی سیاسی و مبارز آزادی خواه بًت شکن است، خود نباید بت شود.
هیچ کس به میل خودش کشته نشد،
هیچ کس به میل خودش به زندان نرفت،
این کشتار و شکنجه ها پاسخ دادخواهی بوده است.
هیچ کس دلش نمی خواهد کشته و شکنجه شود،
اما مسئله این است، که ما هر روز کشته می شویم و در زندانیم.
این سوی دیوار ها هم شکنجه گاه و زنده به گور شدن است، در این سوی دیوار ها ماندن، مشروط به کر و کور و لال شدن است.
در این سوی دیوارها ماندن، مشروط به
کرو کور و لال شدن است.
آنچه آزادی می خوانند
مشروط به بی تفاوتی است،
پس بهتر که فریاد!
زندان جای بدی است، اما بدترین جا نیست!
بدترین جا، آنجاست که به فجایع عادت کرده اند!
ما فراموش شُدگانیم، جُز نَعره سِلاحی نیست؛
ما زنده کفن شدگانیم، جز دریدن راهی نیست!