دولت در هنگام ظهور، همچون هرنهاد دینی دیگر با دیگریسازی (روی دیگر سکۀ حزبسازی=پارتیبازی) تجلی مییابد؛ اما جدای از تجلیات این امر قدسی، از ریشههای امر قدسی، برای ایگوئیستها، «مالکیت» جذابیت خاصی دارد. تاکید «اشتیرنر» بر مسئلۀ مالکیت آنچنان وسواسگونه است که در وهلۀ اول برای هرمخاطبی جلب توجه میکند. این «داغ مالکیت»ِ دولت با کارت و کدی گره میخورد که هنگام تولد «ایگو» را به شمارهای تقلیل میدهد و قابل بازگشت نیست؛ همچون «کلیسا» که پس از «غسل تعمید» راهی برای بازگشت نمیگذارد و تو تنها پس از مرگ، «کاتولیک» نیستی. داغ مالکیت را تنها دین و دولت بر «تنانگی» انسان نمیزنند. «سرمایهداری» شاید حتی بیش از هر دین مرسوم، سازوکارهای پیچیدهٔ دینی را استفاده میکند. ظاهراً اشتیرنر به درستی گفته بود که سرمایهداری در چشم طرفدارانش خدای یگانه است.
در چشم یک ایگوئیست، زدودن داغ مالکیت امور ایدئولوژیک و نهادهای سرکوب؛ همچون بازار، خانواده، مدرسه، کلیسا، زندان، بیمارستان و تیمارستان، بدون زدودن «ایده»های «بدیهیانگار» و «سازندۀ امر منضبط» ممکن نیست و در دید یک آنارکوایگوئیست بجز بحث مذکور، شیوۀ زدایش نهادها و سیستمهای سرکوب هم در معرض پرسش جدیتری قرار میگیرد.
مطلب دریافتی از یک ایگوئیست
بخش پیشین:
https://asranarshism.com/fa/1401/03/22/religiocity-of-government-fa/
https://asranarshism.com/fa/1401/03/31/religiocity-of-government-2-fa/
هرآنچه میخواهید در مورد آنارکوایگوییسم (به اصطلاح آنارشیسم اشتیرنری) و ایگوییسم بدانید:
https://t.me/anegofromworld/2318