مبارزات زنان افغانستان مراحل و موقعیتهای مختلفی را طی کرد. از رویارویی مستقیم با سربازان آدمکش طالبان در خیابانها به گردهماییهای خانگی و در نهایت تا زندانهای طالبان، شکنجه و تهدید رسیدند.
اکنون اعتراضات زنان در داخل افغانستان به شکل چشمگیری سرکوب شده است و دیگر هیچ نیروی امیدبخشی در هیچ جای افغانستان نیست که بتواند مثل آنان به میدان بیایند. اکنون که اعتراضات زنان در حالت سرکوبشده خودش قرار دارد، نیرویی نیست که همراه با آنان از جای جای دیگر جهان همصدایی کند.
ما آنارشیستها که از شروع مبارزات زنان، به آنان امید بسته بودیم و آنچه را در توان داشتیم برای همصدایی بکار بستیم، اکنون از همه نیروهای آزادیخواه و مستقل جهان که برای برابری مبارزه میکنند، نیز میخواهیم تا با زنان و مطالبات آنان در افغانستان همراه شوند.
نیروی سرکوب در افغانستان ممکن است در سالهای نخست حاکمیت خود به توانی برسد که سرکوبگرانی چون جمهوری اسلامی در ایران به آن رسیده است. زیرا این دو نیروی ضد انسانی در این دو جغرافیا در جنایتهای هم، همکاری دارند.
اتحاد و همکاری جنایتکاران، دولتها، از کسی پوشیده نیست. همه میدانند که طالبان چگونه بر مردم افغانستان حاکم شدند؛ پس باید این هم برای کسی پوشیده نباشد که تنها اشتراک نیروهای مبارز و برابریطلب در برابر این اتحاد شوم است که میتواند نتیجه بدهد.
ما آنارشیستها، از هر اقدامی در برابر دولتها بخصوص دو دولت همکار و همیار جمهوری اسلامی در ایران و امارت اسلامی در افغانستان، حمایت میکنیم. هر نیرویی با توان خودش باید علیه این دو بایستد. ما نیز با توان خودمان در کنار افراد و گروههایی که چنین نیرویی را علیه دولتها بکار انداختهاند خواهیم ایستاد.
با اینهمه، با این که هیچ دستهبندی خاصی از نوع مبارزه نمیخواهیم بیرون بدهیم و در واقع، هر توانی را علیه دولتها در جای خودش ضروری و موثر میدانیم؛ گزینهی محکم در جواب همه سرکوبها و شکنجهها و کشتارها، گزینهای که میتواند نیروهای آدمکش جمهوری اسلامی و امارت اسلامی را از پا درآورد، برای ما آنارشیستها، مبارزه مسلحانه است. مبارزه مسلحانهی نیروهای مختلف در برابر اتحاد دولتها، اتحادی که روز به روز نیروی سرکوب بیشتری را ایجاد میکند (آنطور که طالبان را در افغانستان دوباره حاکم ساخت).
اتحادیه آنارشیستهای افغانستان و ایران
فدراسیون عصرآنارشیسم