دولتها با ایجاد نیاز اجباری و محدودیت بر مردم نوعی از زور و اقتدار شان را به نمایش میگذارند. حکومت طالبان البته مانند دیگر عملکردهایش بیرحمانهتر، با پیچیدهسازی روند بوروکراسی، میخواهد اقتدار شان را به رخ بکشانند و بر رنج مردم بیفزایند.
وقتی به صفهای طولانی و هزار نفری پشت دروازههای ریاست پاسپورت، ریاست ثبت احوال نفوس، وزارتخانه و محکمههای حکومت طالبان ببینیم، میدانیم که این بوروکراسی چی حالی را بر سر مردم آورده است.
نخست حکومتها نیازی را به نام اسناد هویت، مانند تذکره، پاسپورت، نکاحخط، تولد کارت و … خلق میکنند و داشتن آن را اجباری میدانند، بعد برای بهدستآوردن آن چنان روند اداری و اخذ آن را پیچیده و پر چالش مینمایند، که هم بتوانند زیر نام عواید و تعرفه پول به دستآورند و هم اقتدار شان را نمایش بدهند.
به این صحنه توجه نمایید که: هزاران انسان در سرمایی زمستان زیر برف و باران، گرد و غبار و در گرمای تابستان زیر نور آفتاب سوزان برای گرفتن امضای یک رئیس و تاپهی یک مامور ساعتها به انتظار میایستد و بعد از روزها تکرار این سناریوی تلخ و با دادن مبالغ هنگفت پولی موفق به دریافت یک سند اجباری میشود؛ چیزی که اگر در عمق آن توجه نمایی یک روند مسخره و فقط برای مردمآزاری است.
حتی در عرصهی جرم و مجرمپنداری این ستم و استبداد حکومتها را میتوان به وضوح دید. به طور نمونه حکومتها خوردن ویا نوشیدن چیزی را ممنوع میسازند و وقتی کسی آنرا از روی نیاز یا عادت بنوشد ویا بخورند مجازات میکنند.
باب مثال، در حکومت طالبان نوشیدن و فروش الکول منع شدهاست، اما زمانی که کسی را در حال نوشیدن و یا فروش الکول گیر بیاورند با گرفتن پول گزاف رها میکنند و این پول را به طور رشوه و پنهانی اخذ مینمایند و اگر فرد گیرافتاده پول نپردازد لتوکوب و زندانی میشود. این مجرمانگاری و بخشش در بدل پول مرا به یاد آن میاندازد که کشیشها با گرفتن پول گناه کسی را میبخشیدند و از خدا برائت میگرفتند و این روشن میسازد که چی پیوند و شباهت عمیقی بین دین و دولت وجود دارد که متولیان آن با چی ترفندهای مردم را میچاپند و استثمار مینمایند.
بلی، دین و دولت زیر نام شریعت، پیغام خدا، قانون، بوروکراسی و نظم اجتماعی نیاز و محدودیت میآفرینند و از آن سود میبرند.
نه به دین، دولت و اقتدار!
نه به حکومت طالبان!
زندهباد آنارشیسم!