مبارزات زنان در برابر مردسالاری و مذهب، در جغرافیای موسوم به افغانستان‌


«مبارزات زنان در برابر مردسالاری و مذهب، در جغرافیای موسوم به افغانستان‌»

مبارزات زنان افغانستان در برابر مردسالاری و مذهب، نخست از همه به گسست‌های تاریخی یا قطعات از هم پاشاند ه‌‌شدۀ یک ماشین ضد-مذهب-مردسالاری اشاره می‌کند که بنا بر شرایط کنونی، بهترین فرصت پیکربندی دوباره را یافته است.

اشارۀ ما به تشکیل جمعیت انقلابی زنان افغانستان (۱۹۷۷) جهت مبارزه با اشغال افغانستان به دست شوروی و ظهور گروه‌های جهادگرای اسلامی است.

مبارزات امروز زنان افغانستان، جایی از کار، ناچار است که به پشت سر خود نگاه کند. قطعاً، آن‌جا نیروی عظیمی را خواهد دید که به گونه‌های مختلف سرکوب شده است. آن نیروی عظیم در این نگریستن به عقب، جان دوباره خواهد گرفت.

باید تأکید کرد که تشکیل جمعیت انقلابی زنان افغانستان، واکنشی بود به آغاز و رونق مذهب‌گرایی در کل منطقه، به‌خصوص که به فاصله دو سالۀ آن با به میان آمدن جمهوری اسلامی در ایران نگاه کنیم (۱۹۷۹).

از این لحاظ، مبارزات زنان افغانستان، بیش از هر چیز واردکنندۀ شوک‌های احیای زندگی بر تن یک جنبش نادیده‌گرفته شده در منطقه ماست. جنبشی که اساس آن مبارزه با جهادگرایی اسلامی و دولت‌ استبدادی زمانۀ خودش بود.

چه افراد و چه خودسازماندهی‌های فدراسیون عصر آنارشیسم، همه و همه تا جای ممکن تلاش کرده‌ایم که همراهی خودمان با مبارزات زنان افغانستان را حفظ کنیم و البته، این را همواره مد نظر داشته‌ایم که نیروی راست و افکار راست‌گرایانه به شکل خطرناکی بین مبارزان زن در افغانستان شیوع یافته است.

به همین دلیل، بر علاوه‌ی همکاری‌ها با گروه‌های نزدیک با افکار انقلابی و رهایی‌بخش، بیشتر بر رابطه انتقادی خود با کلیت این جریان سیاسی تاکید داشته‌ایم.

بخش رسانه‌ای اتحادیهٔ آنارشیست‌های جغرافیای موسوم به افغانستان‌ و ایران