جمهوری اسلامی؛ مظلوم‌کُشِ فاشیست!


نویسنده: رهیاب

جمهوری اسلامی؛ مظلوم‌کُشِ فاشیست

سال‌های که تازه با جریان‌های به اصطلاح فرهنگی و پیش‌رو در افغانستان آشنای پیدا کردم و تازه کتاب می‌خواندم، این‌طور برداشت نموده بودم که حکومت جمهوری اسلامی در واقع مجرای دانش در افغانستان است. البته با توجه به این‌که از زبان اکثر فرهنگیان افغانستان  این را می‌شنیدم که جمهوری اسلامی پشتوانه‌ی زبان فارسی و مجرای دانش و کتاب در افغانستان است و ما هم به آن باورمند بودیم. چون جریان‌های فرهنگی و به خصوص اکثر نویسنده‌گان و شاعران با نماینده‌گی‌های دیپلماتیک و فرهنگی ایران در افغانستان روابط داشتند. این دکترین بودند که برای مردم افغانستان نسبت به جمهوری اسلامی روایت خلق می‌کردند و آن را به عنوان قهرمان به ما نشان می‌دادند؛ تا این‌که بعدها دانستم که چقدر به ما دروغ گفته اند. از طرفی دو موضوع دیگر نیز در این چشم انداز درشت و مهم بود.

۱_ ناسیونالیزم فارسی‌گرایی، آریانا‌گرایی و خراسان‌خواهی و حوزه‌ی تمدنی زبان فارسی. این فارسیوان‌گرایی در بین فرهنگیان فارسی زبان به حدی بود/است، که شاعران درباری مانند نجیب بارور از افغانستان، در حضور خامنه‌ی (فاشیستِ جنایت‌پیشه) شعر می‌سراید و به مدح می‌گیرد که در واقع بیان‌گر اوج ناسیونالیزم فارسیوانی و مانیفست اصلی این گروه فکری_فرهنگی در افغانستان است.

۱_ اسلام گرایی و قهرمان‌دانستن جمهوری اسلامی به عنوان مدافع اسلام در مقابل آمریکا و آمپریالیزم غربی. بخش کثیری از ذهنیت عوام درافغانستان طوری‌است که گویا جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت هسته‌ای و مستحکم در مقابل آمپریالیزم غربی است.

درحالی‌که واقعیت این است، که جمهوری اسلامی، نه تنها قدرتی در مقابل آمریکا نیست، بلکه هم‌دست و بازیچه‌ی دست حکومت آمریکا است. تحقیرهای دیپلوماتیک و حملاتی که از طرفی اسرائیل بالای ایران صورت گرفت، این حقیقت را روشن نمود که جمهوری اسلامی یک “ببر کاغذی” بیش نیست و برای حفظ حاکمیتش آماده‌ی هرنوع تحقیر است. حکومتی که جز کشتن و زندانی نمودن شهروندانش و جنایت علیه مهاجران کاری دیگری نمی‌تواند. یک حاکمیت مظلوم‌کُش و زورپرست.

چند روز پیش یک نوار تصویری از زیر لگد‌گرفتن یک مهاجر افغانستانی توسط پولیس جمهوری اسلامی به نشر رسید که مشت نمونه‌ی خروار، بیان‌گر ستم و جنایت علیه مهاجران افغانستانی است. مهاجرانی که از ترس امارت اسلامی و برای پیداکردن لقمه نانی به کشوری دیگری مهاجر شده اند و از طرف یک حاکمیت اسلامی دیگری این‌گونه استقبال می‌شود.

اما؛ می‌خواهم برای آن گروهی فکری که هنوز جمهوری اسلامی را پشتوانه‌ی ناسیونالیزم زبانی و قهرمان مبارزه علیه آمپریالیزم می‌دانند، بگویم که اندک تأمل نمایند و باید به این پی‌برده باشند که جمهوری اسلامی در جنایتش مادر امارت اسلامی و تمام جنایت‌پیشه‌گان جهان است.