نویسنده: راوی
چه کسی هستیم؟
هویت یک گروه انقلابی، مانند هر هویت جمعی دیگر، در بستر مبارزه و تقابل شکل میگیرد. اما این هویت نمیتواند و نباید صرفاً در نفی آنچه با آن مخالف است متوقف شود. در غیر این صورت، هویت گروه همواره وابسته به دشمن یا پدیدهای خواهد بود که با آن میجنگد. این ایدهای است که میتوان با استفاده از نظریات جامعهشناسی و فلسفه سیاسی به آن پرداخت و به ویژه در مورد گروههای اقتدارستیز مانند آنارشیستها، این پرسش مطرح میشود: اگر هویت آنها همواره در نفی قدرت تعریف شود، پس مستقل از این نفی، هویت آنها از کجا آغاز میشود؟
هویت در تقابل: نفی به عنوان نقطه آغاز
بر اساس نظریههای جامعهشناسی، هویت جمعی اغلب در تقابل با “دیگری” شکل میگیرد. این ایده را میتوان در کارهای زیگمونت باومن و اروینگ گافمن مشاهده کرد. گروههای انقلابی، از جمله آنارشیستها، ابتدا با نفی ساختارهای موجود و پدیدههایی که با آنها مخالفند، هویت خود را تعریف میکنند. برای مثال، آنارشیستها با نفی قدرت متمرکز، سلسله مراتب و اقتدار، خود را به عنوان نیرویی ضد قدرت معرفی میکنند. این نفی، نقطه آغازین شکلگیری هویت آنهاست.
اما مشکل اینجاست که اگر هویت یک گروه تنها در نفی تعریف شود، همواره به وجود دشمن یا پدیدهای که با آن مخالف است، وابسته خواهد بود. به عبارت دیگر، گروه همواره نیاز دارد که دشمن خود را بازتولید کند تا بتواند هویت خود را حفظ کند. این وضعیت میتواند به یک چرخه بیپایان تبدیل شود که در آن، گروه هرگز به تعریف مثبت و ایجابی از خود نمیرسد.
فراتر از نفی: نیاز به وضعیت ایجابی
برای اینکه یک گروه انقلابی بتواند هویتی مستقل و پایدار داشته باشد، باید فراتر از نفی برود و به وضعیت ایجابی (affirmative) دست یابد. این ایده را میتوان در نظریههای آنتونیو گرامشی درباره هژمونی فرهنگی و ژاک دریدا درباره ساختشکنی و بازسازی مشاهده کرد. گرامشی معتقد است که گروههای انقلابی نه تنها باید با ساختارهای موجود مبارزه کنند، بلکه باید آلترناتیوهای خود را نیز ارائه دهند. دریدا نیز بر این نکته تأکید میکند که نقد و ساختشکنی باید به بازسازی و ایجاد معناهای جدید منجر شود.
برای آنارشیستها، این به معنای آن است که هویت آنها نمیتواند تنها در مخالفت با اقتدار تعریف شود. بلکه باید به ارائه آلترناتیوهایی برای خود سازماندهی جامعه، روابط انسانی و شیوههای زندگی بپردازد.
این آلترناتیوها میتوانند شامل اشکال غیرمتمرکز سازماندهی، همکاری داوطلبانه، و روابط مبتنی بر همبستگی و برابری باشند.