سُهیل عَرَبی: زندانی و زندانبان


سُهیل عَرَبی: زندانی و زندانبان

اون شب آسمون خیلی ناز بود؛ برای من که نزدیک یک ماه محکوم به قرنطینه تنبیهی و محروم از هواخوری بودم ، برای اسیری  که سالها بعد از آمار غروب آسمونو ندیده…

همون چند ثانیه ، همون چند قدم فاصله از قرنطینه ی ۱  تا دفتر رئیس زندان …آسمون جور دیگه ای قشنگ بود.

روح الله خیلی عصبانی بود از من و شروع کرد به گلایه که چرا جلوی اونهمه زندانی تازه وارد  سرش داد زدم و گفتم اینا خودشون دزدن ، اینا خودشون مجرمن …

گفت من دو سال از تو بزرگترم

درسته من زندانیم و تو زندانی

درسته من دارم به حکومتی خدمت می کنم که تو ازش متنفری

ولی من دزد نیستم

چرا بهم گفتی دزد ؟

حرفشو قطع کردم و گفتم  هیچی نگو بزار آسمونو ببینم

بعد تو یه فرصت خوب بهت میگم…

ساکت شد و ساکت شدم؛

تا رسیدیم دم قرنطینه

گفت وایسا هوا بخور و هر وقت سیر شدی تحویلت بدم به افسرنگهبان قرنطینه…

فرداش تبعید شدم به زندان تهران بزرگ و بعدشم دیگه فرصت نشد درباره اون روز صحبت کنیم

تا اینکه امروز اسمشو تو لیست کشته شدگان حمله اسرائیل به زندان اوین دیدم.

#روح‌الله_توسلی متولد ۱۳۶۲

اون زمان معاون علی چهارمحالی رئیس زندان بود، از سال ۹۲ که تو اوین زندانی بودم تا سال ۹۶ برخوردی با هم نداشتیم و حتی اسمشم نشنیده بودم ، ولی از مرداد ۹۶ و در پی پرونده جدیدی که در بازداشتگاه الف یک قرارگاه ثارالله علیهم باز شد و بعد از درگیری های شدیدی که با عوامل قرار گاه ثارالله داشتم و در جریان اعتصاب غذا ، توسلی معمولا هر روز صدام می کرد تو دفترش که متقاعدم کنه تمومش کنم و حین  درگیری هایی که با چهارمحالی داشتم سعی می کرد میانجیگری کنه ؛

که آخرشم درگیری شدت گرفت و اومد تو بند ۳۵۰ و گفت سه تا خرابکاری کردی که دیگه هیچ کاریش نمی تونم کنم _یکی اینکه با حاجی ( چهارمحالی ) بگومگو کردی و  عصبانی شد رفت ، بعدشم گزارش و مصاحبه با رسانه های معاند و اون حرکت آخرم که ….( گرفتن و پخش عکس های بند ۳۵۰) باید بری بند ۸.

چند هفته بعد

تو بند هشت با مافیای حمزه نوسی درگیر شدم ( البته اونا شروع کردن، یک روز همبندیام لطف کردن  یک گوشه تو هواخوری مراسمی گرفتن که تبریک بگن بابت جایزه خبرنگار آزاد  _ باند حمزه نوسی  که با جابر ابدالی تو دولت احمدی نژاد با اختلاس بیمه ایران که بیشتر از سه هزار مرده را بیمه کرده بودن و چند هزار ملیارد خورده بودن… واسه خود شیرینی هی اومدن اذیت کردن و شبش کار به جایی رسید که به مادرم فحش دادن و منم کتکشون زدم و به جای تنبیه اونا من به تحمل  قرنطینه تنبیهی محکوم شدم

تو قرنطینه هم خیلی اذیت کردن _ یعنی فراتر از اذیت تو اتاقی که دوربین نداشت _ همون اتاق که چند روز بعدش سینا قنبری را کشتند

یکی که ظاهرا زندانی بود و بعدا فهمیدیم بهش وعده دادن…

بی هوا با آرنجش زد تو گیجگاهم

وقتی افتادم زمین چند نفر با لگد ریختن سرم و بیشتر از ده ضربه شدید به سرم خورد و با اینکه سرم خیلی گیج می رفت به سختی  تونستم چند لگد بزنم و با دست پاشونو بکشم و خودمو نجات بدم

و جالب بود که صادقی افسرنگهبان بند وقتی دنبال ضاربین می دویدم که بگیرمشون و تلافی کنم

درب نگهبانی رو باز کرد و به اونا پناه داد و منو راه نداد

و زندانیانی که به من  حمله کردنو دیگه هیچکس تو زندان ندیدشون!

چند روز بعدش به توسلی شکایت کردم که اینا ریختن سرم و داشتن می کشتنم

گفت از بس که شری

همش دعوا می کنی …

و تا بیام جواب بدم

به وکیل بند گفت ببرش تو ( تو قرنطینه)

|اون زمان چون اعتراضات دی ماه ۹۶ شروع شده بود ، انفرادی ها جا نداشت و برای همین به جای انفرادی تو قرنطینه تنبیهم کردن|

قرنطینه جاییه که وقتی زندانی جدید ورود میاد چند روز باید اونجا باشه تا تقسیمش کنن ( البته اونا که از مرخصی  بر می گردن هم مدتی قرنطینه میشن )

تازه واردها به زندان پس از سپری کردن دوران قرنطینه  باید تو کریدور آماری بشینن تا توسلی معاون زندان براشون سخنرانی توجیهی کنه و بعد تقسیمشون کنن تو بندهای عمومی

بعد از درگیری ها و حمله ای که بهم شد

و اینکه توسلی به شکایتم رسیدگی نکرد

یه روز که داشت واسه تازه واردها سخنرانی می کرد و می گفت قوانین زندان چنینه

اعلام آمار که شد این طور بشینین

تا افسر نگهبان نگفته نخوابید

مواظب باشید گلدون سرتون نزنن( تو زندان به کلاهبرداری میگن گلدون سر کسی زدن )

که  از سلولم زدم بیرون

البته چند زندانی مامور بودن که من از سلول نیام بیرون

ولی هلشون دادم و اومدم

حرفاشو قطع کردم و داد زدم

به حرف این شکنجه گرا گوش نکنید

اینا خودشون دزدن

اینا خودشون مجرمن

اینا از اختلاسگرا رشوه می گیرن بهشون امتیازهای ویژه میدن

اینا از خرپولا ی اختلاسگر پول می گیرن به اسم اعزام درمانی می فرستنشون خونه

که چند نفر ریختن سرمو

انداختنم تو سلول

درم بستن …

#زندانی_و_زندانبان

این قسمت :

#روح_الله_توسلی

پی نوشت و توضیحات تکمیلی :

زندان بر خلاف ادعای حکومت‌ها ” مرکز بازپروری ” یا حتی ندامگاه نیست ؛

بلکه برای دادخواهان شکنجه گاه است ، برای قربانیان فقر که مجبور به ارتکاب اعمال خلاف قانون  مثل سرقت و قاچاق و مشروب شده اند ” تخریبگاهی است که جوان سالم را تحویل می گیرد معتاد ، افسرده و پرخاشگر تحویل جامعه می دهد ، معتاد را آلوده تر می کند، خلافکار مبتدی را حرفه ای ….

و برای اندک اختلاسگرانی که طی دعواهای جناحی  زمان کوتاهی مهمان زندان هستند راحت تر از هتل و برای سوپاپ اطمینانهای در نقش اصلاحطلب سکوی پرتاب و فرصتی برای کسب شهرت و اعتباری که خرج حفظ حکومت می شود .

مجرمین اصلی هرگز مجازات نمی شوند چون خودشان  مجری قانونند….

خلافکاران کوچک قربانیان مجرمین بزرگ هستند که به جای آسیب شناسی و حل ریشه ای مسائل صورت مسئله را پاک کرده اند …

پس بنا بر اینکه زندان جز آسیب به جامعه و کمک به حفظ استبداد نداشته زندانبانی هم شغل شریفی نیست_ به ویژه زندانبانی که از  اختلاسگر  باج می گیرد و امتیاز می دهد اما با قربانی فقر ( زندانی جرائم خرد) خشن است و علیه معترضان به فساد و بی عدالتی تبدیل به جلاد می شود.

باند چهارمحالی که توسلی معاونش بود  از دید اکثر زندانیان اصلاح طلب ” زندانبانهای محترم” بوده اند .

چون سیاست باند چهارمحالی این بود که دنبال دردسر و دله دزدی نباشند و خیلی شیک و بی دردسر از موهبتهای زندانبانی استفاده کنند .

چهارمحالی و توسلی معمولا با زندانیان سیاسی به ویژه سلبریتی ها  درگیر نمی شدند و تلاش می کردند با امکانات خوبی که به زندانی دارای حمایت رسانه ای می دهند مطالب کماری علیهشان در رسانه ها منتشر شود و اینگونه در آرامش  از درآمدهای کلان زندانبانی استفاده کنند.

به ویژه در زندان اوین و بندهای مالی که تعداد زیادی  زندانیان  ثروتمند داشت .

روزچنگها( صاحبان کارخانه ایستک)،  ریخته گران ، رسولی، نهاوندی، جزایری  میلیاردها خرج زندان و آباد کردن بندهای اختلاسگران کردند و بدیهی است که به اسم بازسازی بند و هدایای وقفی زندانیان پولهای کلانی به جیب آقایان رفت.

علاوه بر این سود زیادی از بیگاری کشیدن از زندانیان می برند

کارگاه های بنیاد تعاون ظاهرا زندانیان داوطلب به کار در زندان را استخدام می کنند _ اما با چه شرایط و چه حقوقی؟

سال ۹۶ دستمزد زندانیانی که در کارگاه های سری دوزی بنیاد تعاون کار می کردند هفته ای پنجاه هزار تومان بود _ آنهم برای کارگر حرفه ای که چند ماه رایگان پادویی کرده

آنهم برای ۱۲ ساعت کار سخت _ سرپا با چرخ کار کردن

که نصف این مبلغ را سر ماه پرداخت می کردند و وعده می دادند که باقی مانده را برایشان پس انداز می کنند و هنگام آزادی می دهند _ البته بعدا که تحقیق کردیم آنقدر دردسر داشت که خیلی ها قیدش را می زدند.

سال ۹۸ دستمزد به هفته ای صد هزار تومان رسید که آخرین بار پیش از آتش سوزی به دویست هزار تومان در هفته _ ۸۰۰ هزار تومان در ماه رسیده بود که همان زمان کمتر از یک هشتم حقوق یک کارگر ساده بیرون زندان بود

بدون بیمه و ایمنی کار .

البته زندانیانی که در آشپزخانه زندان ، بهداری و دفتر رئیس کار می کنند اصلا دستمزد نمی گیرند و در بهترین حالت امتیاز آنها چند ملاقات و مرخصی بیشتر است

و البته که روسای زندان بودجه استخدام کارگر از دولت می گیرند و به جیب می زنند ولی کار را به زندانی می سپارند …

در مطالب  قبلی اینها را کامل توضیح داده ام و اینها فقط چند نمونه از فساد روسای زندان است.

اما اینکه از دید بعضی زندانیان امثال چهارمحالی و توسلی محترم هستند دلیلش چیست؟

یک معامله دو سر سود

تو زندانی دارای تریبون هستی و می توانی کثافت من رئیس زندان را افشا کنی

اما سکوت می کنی

من هم زندان را برایت تبدیل به هتل می کنم.■

اینکه ظاهرا رفتار امثال چهارمحالی، عزیزی، مرزدارانی نسبت به فرزادی و ضیایی قابل تحمل است هم ریشه در حرفه ای بودن گروه اول و آماتور بودن گروه دوم دارد.

الله کرم عزیزی ها سیاست دارند

تلاش می کنند که با زندانیان معروف وارد دعوا نشوند تا آن‌ها هم از رسانه علیهشان استفاده نکنند

اما

امثال فرزادی تازه کارند

دله دزد و عجول

مقایسه اینها مثل مقایسه احمدی نژاد و رفسنجانی است…

روح الله توسلی ها و الله کرم عزیزی ها سیاست دارند

تلاش می کنند که با زندانیان معروف وارد دعوا نشوند تا آن‌ها هم از رسانه علیهشان استفاده نکنند ، رفتارشان در ظاهر با امثال ضیایی متفاوت است ، رفتارهای خشن و توهین آمیز کمتر از آنها دیده شده  به ویژه با زندانیانی که رسانه ها از آنها حمایت می کنند _البته تا حدی مدارا می کنند و وقتی حتی یک زندانی معروف اقدام به افشاگری و اعتراض به فساد و بی عدالتی کند از طریق نوچه هایشان او را تنبیه می کنند

تنبیه هم بستگی به شدت دادخواهی دارد

گاه محبوس کردن در انفرادی ، گاه انتقال به بندی دیگر ، گاه تبعید به زندانی سخت تر و حتی بیمارستان روانی امین آباد و …

اما

امثال فرزادی تازه کارند

دله دزد ، خشن و عجول

زودتر عصبانی می شوند ، نقابشان زودتر می افتد و صحنه سازی و ماله کشی را به خوبی گروه اول یاد نگرفته اند ..‌

مقایسه اینها مثل مقایسه احمدی نژاد و رفسنجانی است…

دانستن تفاوتهایی که در شیوه و روش‌ها دارند برای پایان دادن به بیداد مفید است ، اما برتری دادن به هر کدام غلط و گمراه کننده است.

بدیهی است که  این افراد  همه محصولات یک دستگاه فاسد و جنایتکار پرورند و ریشه کن کردن شکنجه، اعدام و هر شکل از فساد و بیداد نیاز به  تلاش جمعی و آسیب شناسی دقیق و علمی دارد .

#زندانی_و_زندانبان #سهیل_عربی

Fediverse Reactions