«بیانیه ای علیه رویکرد فاشیستی جمهوری اسلامی در قبال اخراج پناهجویان»
در شرایطی که بحرانهای سیاسی و امنیتی ساختارهای دولتمحور، پیوسته زندگی شهروندان و غیرشهروندان را به حاشیه میراند، موج تازهی اخراج اجباری مهاجران افغان از ایران، نشانهای صریح و تکاندهنده از خشونت ساختاری و بیاعتباری بنیادین مفهوم «حق زیستن» در نظام دولت ملت است.
طی تنها چند روز پس از پایان درگیریهای اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و دولت اسرائیل، و شکست مفتضحانه دولت اسلامی در پی آن.،بیش از یکصد هزار نفر از پناهجویان و کارگران افغان، صرفا به واسطهی «افغانی بودن»، از مرزهای ایران به بیرون رانده شدهاند. بسیاری از آنان دارای مدارک قانونی، برخی دارای سابقهی چند دهه سکونت در ایران، و بسیاری کودکانی هستند که نه تنها مرزی نساختهاند، بلکه هنوز معنای آن را نیز نمیفهمند.
چنین روندی را نمیتوان تنها در قالب «بازگرداندن مهاجران غیرقانونی» تحلیل کرد؛ این یک پروژهی سیاسی است، با کارکردهای مشخص اجتماعی و روانی: ایجاد هراس عمومی، تولید دیگریهای خطرناک، و تحکیم ساختار اقتدار از راه نمایش قاطعیت امنیتی.
اخراج گسترده، هماهنگ و بیمهلت انسانهایی که عموما در لایههای پایین و فرودست جامعهی کار ایران حضور دارند، پیش از آنکه راهکاری برای «مدیریت مهاجرت» باشد، ابزاریست برای بازتولید نظم طبقاتی و مرزی در دل بحرانیترین لحظات حاکمیت.
ما بهعنوان کسانی که مشروعیت سیاسی و اخلاقی دولت ملت را نفی میکنیم، بر این باوریم که هیچ واحد سیاسی، در هیچ سطحی، حق سلب زیست آزاد و ایمن از فرد را ندارد؛ چه از رهگذر انکار تابعیت، چه با توسل به مرز، و چه از طریق تبعیض سیستماتیک.
مرز، چیزی فراتر از یک خط جغرافیاییست؛ ابزار مهندسی جمعیت و ابزاریست برای تصمیمگیری درباره اینکه چه کسی شایستهی بودن است، و چه کسی نه.
در این ساختار، مهاجر نه «فردی در جستوجوی پناه» بلکه تهدیدی بالقوه، و در نهایت، ابژهای اخراجپذیر تلقی میشود.
و این دقیقا همان نقطهایست که انسان، از جایگاه سوژه، به شیء تنزل مییابد.
سکوت در برابر این فاجعه، نه فقط همراهی با خشونت، بلکه پذیرش منطق آن است: این منطق که امنیت را فقط میتوان با حذف دیگران خرید.
و ما، به تمامی وجوه آن اعتراض داریم.
ما همبستگی خود را نه از مسیر ابزارهای رسمی، نه در چهارچوبهای دیپلماتیک، بلکه از رهگذر اخلاقیترین و پایهایترین اصول زندگی آزادانه اعلام میداریم:
حق بیقید و شرط هر انسان برای بودن، مستقل از جغرافیا، تبار، یا مدارک اداری.
از تمامی کنشگران مستقل، گروههای ضدمرز، نویسندگان و شهروندان آزاداندیش میخواهیم در افشای ابعاد غیر انسانی این فاجعه مشارکت کنند، روایتهای اخراجشدگان را بازتاب دهند و همبستگی عملی و اندیشگانی را جایگزین نظم خشونتزای حاکم سازند.
«جبهه آنارشیستی»
“هشتم تیرماه ۱۴۰۴”