بیست و هشتم مُرداد ماه ۱۳۳۲ سالگرد کودتای خونین و مُشترک ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در ایران

سالگرد کودتای خونین و مُشترک ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در ایران

نویسنده: هاسّه-نیما گُلکار

محمد رضا پهلوی دیکتاتور، پس از فرار از کشور به قدرت مُطلقه ی سلطنتی بازگشت و بدینوسیله مخالفت خود را علیه قانون اساسی ای که مردم ایران در انقلاب بورژوائی مشروطه در سال ۱۹۰۵ میلادی بدست آورده بودند اعلام کرد و محمد مصدق نخست وزیر در ایران را تا نفسهای آخرعُمرش در زندان خانگی نگه داشت. سیستم اقتصادی-اجتماعی فاسدِ شاه، کشور را به سرازیریِ آنچنان شرایط ویرانی کشاند که نتیجه ی آن سَر برآوردن خلیفه گری اسلامی – شیعی زیر رهبریِ دیکتاتور خونخوار؛ آیت الله روح الله خُمینی در ۲۲بهمن ماه ۱۳۵۷ شُد.

در شرایط بین المللیِ اقتصادی و اجتماعی- سیاسیِ آن زمان در جهانی دو قطبی و در اوج جنگِ سَرد بین دو ابَرقدرتِ سرمایه داریِ [خصوصی و دولتی] ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، هیچ کدام از آن ها نمی توانستند تاب و تحّمل جُنبش ملی صنعت نفت ایران و دولت محمد مصدق را داشته باشند. او حقوقدانی زیرک؛ سیاستمداری با هوش ولی بدون داشتن تشکیلاتی تاثیر گذار و همچنین اصلاح طلبی سکولار بود که از انقلابِ اجتماعی مردم، بیشتر از نیروهایِ واپس گرا ی درون جامعه ی ایران می ترَسید.

آخرین دفاعیّه ی محمد مُصدق در دادگاهِ نظامیِ پس از کودتا: «آری تنها گناهِ من و گناه بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملیّ کردم و بساطِ استعمار و اِعمالِ نفوذِ سیاسی و اقتصادیِ عظیم ترین امپراتوری های جهان را از این مملکت برچیدم…از آنچه برایم پیش آورده اند، هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه ی تاریخیِ خود را تا حدِ امکان انجام داده ام. عُمر من و شما و هر کسِ دیگر چند صباحی دیر یا زود به پایان میرسد، ولی آنچه می ماند حیات و سرفرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است».