خمینی را چه کسانی روی کار آوردند؟

خمینی را چه کسانی روی کار آوردند؟

تکامل (فرگشت) چیست و چگونه رخ داد. وقتی می‌خواهید این مسئله را برای کسی توضیح دهید، چپ‌چپ نگاهتان می‌کند و منتظر است حرفتان تمام شود و سوالات بی‌پایان خود را بپرسد. شاید راحت‌ترین کار معرفی کتاب و مستند باشد. کتاب‌های خوبی به فارسی ترجمه شده‌اند، مثل کتاب‌های ریچارد دواکینز و غیره.

ارنست مایر که خود یکی از بزرگترین تکامل‌دانان بزرگ معاصر ماست، با زبانی ساده و کمترین پیچیدگی می‌گوید: تکامل چیست؟ اگر می‌خواهید مطالعات خود را در حوزه تکامل(فرگشت) شروع کنید، این کتاب بهترین شروع است.

جرد دایموند در پیشگفتاری بر کتاب می‌نویسد:«راجع به کتاب ارنست مایر به‌طور خلاصه باید بگویم: هرکسی با اندکی علاقه‌مندی نسبت به تکامل، باید این کتاب را بخواند. او حتما پاداش خود را خواهد گرفت. اثر دیگری بهتر از این درباره‌ی تکامل وجود ندارد. کتابب همانند آن در این این زمینه هم هرگز نوشته نخواهد شد.»

«خمینی را چه کسانی روی کار آوردند؟

راست؟ یا چپ؟»

گاهی مواقع آدم بوی دهان هایی را می شنود که از فرط دروغگویی و خود نیک پنداری،با چاهک فاضلاب مو نمی زنند!

یعنی اگر پشه مالاریا با جسم انسان سر و کار داشت،این دسته از مگس های فاضلاب گزین، با روان،فکر،اندیشه و  حال وآینده فردی و جمعی بشریت بازی می کنند.

یکی از جاهایی که این بوی گند را تا عمق جان توده ناآگاه نفوذ می دهد

آنجاست که عده ای فاقد نعمت سلول های خاکستری که روزنه های مغز نداشته‌شان با عمامه و تاجی که بر سر آنهاست مسدود گشته برای تخریب آزادی خواهان و ایجاد تفرقه ها و دعواهایی که رژیم منحوس جمهوری اسلامی مستقیم یا غیر مستقیم از آن بهره می برد دست به ساخت و تکرار این دروغ تاریخی می زنند که:

خمینی را چپ ها روی کار آوردند!.

جمله ای که بارها در سطوح مختلف رسانه ها و ميتينگ های صد من یه غاز هر جایی شنیدید

اما بدون هیچ مقدمه ای با یک مقایسه ساده مشخص می کنیم که این حرف از لحاظ تاریخی درست است یا نه.

ابتدا آغاز می کنیم با جریانات و اشخاص راست‌گرای غیردینیِ حامی خمینی (۱۳۵۷–۱۳۵۸)

(قطع به یقین شکی نداریم که راست گرایان دینی_اسلامی مثل فدائیان اسلام و مجاهدین خلق و همینطور دیگر تشکل های ادیان ابراهیمی،از حامیان سرسخت خمینی بودند،پس با عبور از این بدیهی،

روی راست گرایانی که تمامیت دینی نداشتند،متمرکز می شوم و تا جای ممکن آنها را لیست می کنم):

  1. نهضت آزادی ایران – بازرگان، یزدی، سحابی‌ها.

دولت موقت خمینی را تشکیل داد و شعار «اسلام + آزادی» داد.

📖 منبع: یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۵۶۰–۵۷۰.

  1. جبهه ملی (شاخه سنجابی) – کریم سنجابی.

در نوفل‌لوشاتو با خمینی بیعت کرد و «پشتیبانی ملت» از او را پذیرفت.

📖 منبع: کریم سنجابی، خاطرات سیاسی.

  1. حزب ملت ایران – داریوش فروهر.

وزیر کار خمینی شد و حزبش ابتدا جمهوری اسلامی را پذیرفت.

📖 منبع: داریوش فروهر، گفتگوها و خاطرات.

  1. حزب ایران – بازمانده مصدقی‌ها.

برخی رهبران این حزب در وزارتخانه‌های دولت موقت فعالیت داشتند.

📖 منبع: احمد قریشی، حزب ایران و تحولات سیاسی معاصر.

  1. اتحادیه حقوقدانان لیبرال – ناصر کاتوزیان و دیگران.

در تدوین قانون اساسی اول جمهوری اسلامی مشارکت داشتند.

📖 منبع: ناصر کاتوزیان، حقوق اساسی و انقلاب ایران.

  1. انجمن اسلامی مهندسین (ملی‌گرا-لیبرال).

بسیاری از اعضای دولت موقت را تأمین کردند.

📖 منبع: محمد توسلی، خاطرات سیاسی.

  1. جامعه مهندسین ملی‌گرا – تکنوکرات‌های سکولار.

بخش عمده‌ای از دولت موقت و مدیران اولیه را تشکیل می‌دادند.

📖 منبع: آبراهامیان، همان.

  1. اتاق بازرگانی و سرمایه‌داران ملی – حاجی برخوردار، خیامی‌ها.

امید داشتند خمینی به مالکیت خصوصی احترام بگذارد.

📖 منبع: فریدون هویدا، سقوط شاه.

  1. بازاریان سنتی و سرمایه‌داران سکولار بازار.

اتحاد بازار + روحانیت از پایه‌های مالی انقلاب بود.

📖 منبع: هوشنگ نهاوندی، آخرین روزها.

  1. کانون نویسندگان لیبرال‌گرا.

بخشی از نویسندگان (غیرچپ) خمینی را رهبر ضد استبداد دیدند.

📖 منبع: رضا براهنی، طلا در مس.

  1. حلقه‌های ناسیونالیست دانشگاهی.

دانشجویان ملی‌گرا در رفراندوم ۵۸ فعال بودند.

📖 منبع: اسناد ساواک، جلد انقلاب.

  1. حزب پان‌ایرانیست (شاخه میانه‌رو) – محسن پزشکپور.

ابتدا سکوت و تأیید مشروط داشتند، سپس حذف شدند.

📖 منبع: پزشکپور، خاطرات سیاسی.

  1. بازمانده‌های حزب سومکا (فاشیست ایرانی).

بخشی از سومکایی‌ها با امید ضدکمونیستی از خمینی حمایت کردند.

📖 منبع: هوشنگ نهاوندی، همان.

  1. داریوش همایون و حلقه‌ی روزنامه آیندگان.

همایون در روزهای اول مماشات کرد، بعد سرکوب شد.

📖 منبع: داریوش همایون، خاطرات تبعید.

  1. انجمن‌های صنفی لیبرال (کانون وکلا، کانون مهندسان).

بیانیه‌های پشتیبانی از دولت موقت صادر کردند.

📖 منبع: نشریات کانون وکلا ۱۳۵۸.

  1. سازمان اقتصاد ملی‌گراها (تکنوکرات‌های پهلوی).

برخی مدیران پهلوی به دولت بازرگان پیوستند.

📖 منبع: پرویز معتمد، پهلوی تا جمهوری اسلامی.

  1. گروه‌های ناسیونالیست فرهنگی (روشنفکران آل‌احمدی).

جمهوری اسلامی را به‌عنوان «بازگشت به اصالت» ستایش کردند.

📖 منبع: سیدجواد طباطبایی، درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی ایران.

  1. سرمایه‌داران صنعتی مدرن – کارخانه‌داران.

در آغاز با امید به ثبات و حمایت دولت موقت همراه شدند.

📖 منبع: همایون کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران.

  1. بورژوازی مدرن (مدیران بانک‌ها و شرکت‌های خصوصی).

برای حفظ سرمایه‌شان جمهوری اسلامی را پذیرفتند.

📖 منبع: آبراهامیان، همان.

  1. برخی افسران بازنشسته ملی‌گرا.

برای امنیت جایگاهشان با جمهوری اسلامی همکاری کردند.

📖 منبع: ژنرال حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی.

🏴❤ حال به بپردازیم به اشخاص،جریانات و احزاب چپ‌گرا مخالف جمهوری اسلامی و رفراندوم ۵۸

(ضدیت نیروهای پارتیزانی کورد،همچون کومله کاک فواد سلطانی با خمینی و نوچه هایش بدیهی‌ست)

۱. فداییان خلق – اقلیت مارکسیست مستقل

این جناح از فداییان خلق که به‌طور مستقل عمل می‌کرد، با جمهوری اسلامی مخالف بود و رفراندوم را تحریم کرد.

📖 منبع: ابراهیم نبوی، تاریخ فداییان خلق، ص ۲۷۰–۲۸۵.

۲. سازمان پیکار برای آزادی طبقه کارگر

گروه مارکسیست سکولار که در تهران و اصفهان فعال بود و رفراندوم را نپذیرفت.

📖 منبع: فریدون آدمیت، تاریخ تحولات سیاسی ایران پس از ۵۷.

۳. حزب کمونیست ایران – شاخه مستقل

این حزب با جمهوری اسلامی مخالف بود و رفراندوم را تحریم کرد.

📖 منبع: احمد اشرف، جنبش‌های چپ در ایران معاصر، ص ۱۵۰–۱۶۵.

۴. حزب جمهوری خلق ایران (کمونیست مستقل)

مخالف سرسخت ورود روحانیت به قدرت، فعالیت مخفی داشت و رفراندوم را تحریم کرد.

📖 منبع: شاپور رزم‌آرا، جنبش‌های چپ در ایران.

۵. چریک‌های فدایی خلق – اقلیت شهری و سکولار

فعال در دانشگاه‌ها و محلات کارگری، رفراندوم ۵۸ را تحریم کردند.

📖 منبع: اسناد ساواک، فعالیت‌های چپ در انقلاب.

۶. حلقه‌های آنارشیست تهران و برخی دانشگاه‌ها

گروه‌های کوچک آنارشیست که حکومت مذهبی را مشروع نمی‌دانستند.

📖 منبع: یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص ۶۰۰–۶۱۰.

۷. روشنفکران سکولار چپ – نویسندگان و مطبوعات مستقل

افرادی مانند رضا براهنی (برخلاف برخی که خمینی را رهبر ضد استبداد می‌دانستند)، مخالفت با رفراندوم را اعلام کردند.

📖 منبع: رضا براهنی، طلا در مس.

۸. انجمن‌های دانشجویی مارکسیست و سکولار در دانشگاه تهران و علوم سیاسی

تحریم رفراندوم و نقد حکومت مذهبی.

📖 منبع: اسناد ساواک، جلد انقلاب.

۹. جبهه دمکراتیک خلق ایران – جناح سکولار

ائتلاف چپ سکولار، رفراندوم را مشروع نمی‌دانستند و آن را تحریم کردند.

📖 منبع: محمد ملکی، مبارزات سیاسی دانشجویی ۵۷–۵۸.

۱۰. برخی فعالان اتحادیه‌های کارگری و صنعتی مستقل (چپ سکولار)

به دلیل ماهیت مذهبی حکومت، از شرکت در رفراندوم خودداری کردند.

📖 منبع: یرواند آبراهامیان، همان.

۱۱. احمد شاملو(آنارشیست_پدر شعر سپید ایران) – شاعر و نویسنده

شاعر و نویسنده برجسته ایرانی که در

در دوران انقلاب ۵۷، با جمهوری اسلامی مخالف بود و رفراندوم را تحریم کرد.

📖 منبع: علی ملیحی، شاعرِ ستیز، اندیشهٔ پویا، صص ۷۷–۷۸.

او تشبیه قوطی در بسته را فرای رفراندوم ۵۸ به کار برد(ویدیو معروف محکومیت رفراندوم شاملو  با سرچ در شبکات اجتماعی قابل مشاهده است)

۱۲. رضا براهنی – نویسنده و شاعر

فعال ادبی چپ، مخالفت با رفراندوم و نفی مشروعیت خمینی را علنا اعلام کرد.

📖 منبع: طلا در مس، رضا براهنی.

۱۳. محمد مختاری – شاعر و مترجم

عضو روشنفکران چپ سکولار، رفراندوم را تحریم کرد.

📖 منبع: اسناد جنبش‌های چپ، ۱۳۵۸.

۱۴. داریوش آشوری – مترجم و نویسنده

فعال چپ سکولار، با ورود حکومت مذهبی مخالف بود.

📖 منبع: سیدجواد طباطبایی، درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی ایران.

۱۵. هوشنگ ایرانی – نقاش و هنرمند چپ‌گرا

در محافل هنری چپ سکولار فعالیت داشت و رفراندوم را مشروع نمی‌دانست.

📖 منبع: اسناد هنر و سیاست در ایران معاصر، یرواند آبراهامیان.

۱۶. منوچهر دولت‌آبادی – نویسنده و فعال فرهنگی

با مطبوعات مستقل چپ همکاری می‌کرد و مخالفت با حکومت مذهبی داشت.

📖 منبع: روزنامه‌های مستقل ۱۳۵۸.

۱۷. فرخ غفاری – منتقد سینما و فیلمساز

روشنفکر سکولار و چپ، مخالفت با رفراندوم و مشروعیت خمینی.

📖 منبع: محمد ملکی، مبارزات فرهنگی ۵۷–۵۸.

در دو لیست مذکور،نام های مختلفی از قلم افتاده اما به نظرم همین کفایت می کند برای روشن شدن قضیه…

مثل روز روشن شد که راست دینی و غیر دینی،بازوی اصلی به قدرت رسیدن خمینی بودند

حتی جدای از نوع ایرانی آن که نامشان بردیم، حکومت وقت آمریکا و همینطور امپراتوری بریتانیا به نحو احسن بمب اتمی را به ایران فرستادند که آثار آن نه مانند خرابی های حاصل از انفجار در هیروشیما،بلکه به وسعت ذره ذره مکیده شدن خون ملت توسط شبح دین شد.

اما دیدیم که چگونه گروه های چپ د نوگرا مخالف حکمیت خمینی بودند و آن را مردود می دانستند

و حتی برای این آرمانشان جان خویشتن از کف دادند.

حتی دکتر بختیار سوسیال دموکرات هم که آن دوره به عنوان نخست وزیر پهلوی دوم،سعی در تصحیح اوضاع جامعه و جلوگیری از حاکمیت ارتجاع دینی خمینی را داشت هم عنصر مهم و جالب توجهی در جبهه چپ گرایان خمینی ستیز قلمداد می شود.

به طور کلی،میان این همه راست‌گرای خمینی پرست،تنها دو گروه از آنان که چپ می خوانندشان به مردم خیانت کرده و طرف حسین زمانه خود را گرفتند

و آن دو،حزب احمق توده

و جریان به فنا رفته اکثریت بودند.

که البته هر آنچه می توان نامشان نهاد به جز چپ!.

پس سعی کنید یا سراغ تاریخ نروید،یا اگر رفتید آن را درست و منصفانه بخوانید.

شایان ذکر است که ما آنارشیست‌ها از همه گرایشات چپ دفاع نمی کنیم، زیرا مفاهیم راست و چپ که در طول تاریخ  دستخوش تغییر هم شدند، دسته بندی های در برگیرنده و کلی اند،حتی یک راست هم ملزم به دفاع از همه راست ها نیست.

اما در کل هدف ما از نگاشتن راجع به  موضوع مربوطه، این بود که نشان دهیم به هر ترتیب کلیت گرایش چپ مخالف خمینی،و کلیت گرایش راست،بازوی قدرت خمینی بود.

(متن موجود،از فکت های قدرتمند تاریخی و سیاسی‌ست که می تواند لجن پراکنی فاشیست های دینی و غیر دینی_حمالان عمامه و تاج را در نطفه. خفه کند،پس در نشر و همینطور تقویت آن تا جای ممکن تلاش کنید).

Rebellion(m.n)

Fediverse Reactions