بخش اول: تفاوتهای کلیدی جوچه (Juche) با کمونیسم ارتدکس
اگرچه کره شمالی خود را کشوری سوسیالیست میداند و جوچه را توسعهای از مارکسیسم-لنینیسم معرفی میکند، تفاوتهای بنیادینی وجود دارد:
محور مقایسه | کمونیسم ارتدکس (مارکسیسم-لنینیسم) | ایدئولوژی جوچه |
---|---|---|
محرک تاریخ | مبارزه طبقاتی و تضاد بین پرولتاریا و بورژوازی است که در نهایت به انقلاب جهانی میانجامد. | استقلال و اراده خلاق تودهها (Masses) است. تاریخ، تاریخ مبارزه برای خوداتکایی است. |
جهانگرایی | ذاتاً بینالمللیگرا (Internationalist) است. “پرولتاریای همه کشورها متحد شوید!” شعار نهایی آن است. | ذاتاً ملیگرا (Nationalist) و بر منافع ملت کره متمرکز است. انقلاب جهانی در اولویت نیست. |
نقش رهبر | رهبر (مثلاً دبیرکل حزب) به عنوان یک نهاد جمعی و نماینده اراده حزب عمل میکند. کیش شخصی معمولاً پس از مرگ رهبران ایجاد میشود. | رهبر (خاندان کیم) یک مرکزیت عرفانی و مطلق دارد. او “پدر مهربان”، مغز متفکر و منبع تمام تصمیمهاست. کیش شخصی از زمان حیات رهبر به شدت وجود دارد. |
اقتصاد | در تئوری، مالکیت دولتی بر ابزار تولید با هدف ایجاد رفاه برای کل جامعه و نهایتاً لغو دولت. | اقتصاد به شدت دولتی و نظامیشده، در خدمت خوداتکایی (Self-Reliance) و حفظ نظام حاکم است. هدف اصلی رفاه جهانی نیست. |
ایدئولوژی اولیه | ایدئولوژی بر پایه تحلیل علمی از تاریخ و اقتصاد (ماتریالیسم دیالکتیک) است. | ایدئولوژی بیشتر شبیه یک دکترین فلسفی-مذهبی است که بر اراده و روحیه تأکید دارد. |
نتیجه این بخش: جوچه در واقع مارکسیسم-لنینیسمی است که ملیگرایی شدید و کیش شخصی رهبر جای بینالمللیگرایی و مرکزیت حزب را گرفته است.
بخش دوم: چرا جوچه اغلب با فاشیسم مقایسه میشود؟
این مقایسه به دلیل اشتراکات ظاهری و ساختاری بسیار قوی است، اگرچه در اهداف نهایی تفاوت دارند. این شباهتها عبارتند از:
ویژگی مشترک | فاشیسم (مثلاً در آلمان نازی یا ایتالیای موسولینی) | جوچه در کره شمالی |
---|---|---|
کیش شخصی رهبر | رهبر (فوهرر، دوچه) به عنوان یک نجاتدهنده مافوق بشر، نماد اراده ملی و تجسم روح ملت نمایش داده میشد. | کیم ایل-سونگ، کیم جونگ-ایل و کیم جونگ-اون به عنوان پدران مهربان، فرماندهان کبیر و فیلسوفان بینظیری توصیف میشوند که اراده و رهنمودشان زندگیبخش است. |
ناسیونالیسم افراطی | تأکید بر برتری نژادی یا فرهنگی ملت (مثلاً نژاد آریایی در نازیسم) و تقدس سرزمین مادری. | تأکید شدید بر خلوص نژادی و فرهنگی کره (نظریه “خون پاک” – Pure Bloodline). ملت کره به عنوان یگانه و برتر ستایش میشود. |
نظامیگری و بسیج دائم | جامعه به شکل یک اردوگاه نظامی سازماندهی میشود. ارزشهای نظامی مانند فداکاری، اطاعت و قدرت مقدس میشوند. | شعار “نظامیگری اول” (Songun). جامعه حول محور ارتش بسیج شده است. اکثر شهروندان سالهای طولانی از عمر خود را در خدمت سربازی یا واحدهای شبهنظامی میگذرانند. |
دشمنسازی و محاصره روانی | ایجاد یک “دشمن خارجی/داخلی” (یهودیان، کمونیستها، کولیها / امپریالیسم آمریکا، کره جنوبی دستنشانده) برای متحد کردن مردم و توجیه مشکلات. | دائماً از تهدید “امپریالیست آمریکایی” و “متحدانش” صحبت میشود. این دشمنسازی برای توجیه سیاستهای سختگیرانه داخلی و بسیج ملی استفاده میشود. |
کنترل مطلق اطلاعات و تبلیغات | استفاده از دستگاه تبلیغات برای شستشوی مغزی و ایجاد “حقیقت alternative”. وزارت تبلیغات نازی به رهبری گوبلز. | کنترل کامل رسانهها، آموزش و پرورش و هنر. همه چیز در خدمت تبلیغ ایدئولوژی جوچه و تقدیس رهبر است. |
غیریت سازی داخلی | سرکوب بیرحمانه هرگونه صدای مخالف یا گروههای “غیرخودی”. | اردوگاههای کار اجباری برای مخالفان سیاسی و خانوادههایشان. سیستم طبقهبندی سونگبون (Songbun) که شهروندان را بر اساس وفاداری سیاسی طبقهبندی میکند. |
تفاوت کلیدی با فاشیسم
با وجود این شباهتها، یک تفاوت مهم وجود دارد:
- فاشیسم معمولاً توسعهطلبانه و امپریالیستی است (مانند تلاش نازیها برای تسخیر “فضای حیاتی” در اروپا).
- جوچه اساساً انزواگرا (Isolationist) و مبتنی بر “خوداتکایی” است. هدف آن تسخیر سرزمینهای دیگر نیست، بلکه حفظ سیستم داخلی و بقای رژیم در انزواست.
جمعبندی نهایی
میتوان گفت که جوچه یک ایدئولوژی هیبریدی است که:
- واژگان و ظواهر خود را از مارکسیسم-لنینیسم (سوسیالیسم، امپریالیسم، انقلاب) وام گرفته است.
- اما ساختار قدرت، روش حکومتداری و روانشناسی اجتماعی که ایجاد کرده، شباهتهای قابل توجهی به رژیمهای فاشیستی قرن بیستم دارد. این ساختار شامل رهبری مطلق، کیش شخصی، ناسیونالیسم افراطی، نظامیگری و کنترل تمامعیار جامعه است.
به همین دلیل، بسیاری از محققان علوم سیاسی، سیستم کره شمالی را نه یک دولت کمونیستی کلاسیک، بلکه یک دیکتاتوری توتالیتر ناسیونالیست با پوشش سوسیالیستی میدانند که بیشتر از آنکه به اتحاد جماهیر شوروی شباهت داشته باشد، به رژیمهای فاشیستی اروپای قرن بیستم شبیه است.
نوشته شده توسط رنجبر در Uncategorized