دولتها , اسلامگرایان و سرمایه داری , منطقه خاورمیانه را به خاک و خون کشیده اند و رسانه های دولتی و سرمایه داری به گونه ای اخبار خاورمیانه را منعکس می کنند که تو گویی به غیر از نیروهای ارتجاعی وابسته به گروه های اسلامگرا و دولتهای اسلامی هیچ جریان مردمی و غیر اسلامی مطلقا در خاورمیانه وجود ندارد.
در این نوشته به طور مختصر به بررسی وضعیت سیاسی یمن از سال ۱۹۶۲ تا به امروز پرداخته می شود.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه سرگشادهای که هشتم فروردین خطاب به رهبر “انصارالله”، عبدالملک حوثی نوشت او را “رهبر عالیقدر یمن”، فرمانده “رزمندگان اسلام”، “فرزند عاشورایی یمن” و “بردار عزیز و انقلابی” خود خواند.
توصیههای نظامی به شورشیان
رضایی با اشاره به حمله هوایی نیروهای ائتلاف در نامه به عبدالملک حوثی “مقاومت قهرمانانه ملت پر افتخار یمن و پیروزیهای فرزندان راستین اسلام” را ستود و به آنها توصیه کرد برای گرفتن امتیاز بیشتر در مذاکرات احتمالی آینده به “مقاومت در صحنه نبرد” ادامه دهند.
یمن تا سال ۱۹۶۲ میلادی تحت حاکمیت زیدیان بود و ساختاری یکپارچه داشت اما در آن سال افسران ارتش یمن علیه امام محمد بدر دست به کودتا زدند و جمهوری یمن را به وجود آوردند. این امر موجب بروز جنگهای داخلی در یمن شد که یک سوی آن طرفداران جمهوری و سوی دیگرش سلطنت طلبان بودند. این درگیریها سرانجام باعث شد که یمن به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شود و جمهوری دموکراتیک خلق یمن در ۳۰ نوامبر ۱۹۶۷ در قسمت جنوبی یمن شکل گیرد. این جدایی میان دو یمن وجود داشت تا اینکه در دهه هشتاد قرن بیستم، گفتوگوهایی برای اتحاد میان دو یمن انجام پذیرفت که در نتیجه آن، جمهوری یمن در ۲۲ مه ۱۹۹۰ از اتحاد جمهوری عربی یمن(یمن شمالی) و جمهوری دمکراتیک خلق یمن(یمن جنوبی) بوجود آمد. رئیس جمهور یمن متحد از سال ۱۹۷۸ میلادی علی عبدالله صالح بود.
هفته نامه کتاب جمعه به سردبیری احمد شاملو در مقاله ای تحت نام “زنان و انقلاب در جمهوری دموکراتیک خلق یمن ۱ ” مصاحبههائی که با سه تن از اعضای اتحادیهٔ عمومی زنان یمنی را منتشر کرده است که این گفت و گوها در ماه دسامبر سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۶) در طی یک سفر تحقیقاتی که برای بررسی و آگاهی بهچگونگی تغییر وضع زنان، پس از استقلال در سال ۱۹۶۷، در جمهوری دموکراتیک خلق یمن (ج – د – خ - ی PDRY) انجام گرفته بود که بنابراین یمن با چنین گذشته سیاسی نمی تواند اکنون فقط شامل جریانات اسلامی واپسگرا باشد.
اینکه آیا تفکرات آنارشیستی در یمن تا چه حد وجود دارد اطلاعی در دست نیست اما از آنجائیکه کشورهای عربی , زبان مشترک دارند و مطالب زیادی به زبان عربی در باره آنارشیسم در اینترنت وجود دارد بنابراین وجود آنارشیستها در یمن دور از ذهن نیست هر چند که تعدادشان کم باشد و با توجه به سابقه تفکرات چپ در یمن جنوبی بنابراین گرایشات چپ نیز قطعا در یمن وجود دارد هر چند که از کمیت و چگونگی تفکرات امروز چپ در یمن هنوز نمی دانیم اما جنبش زنان نیز قطعا وجود دارد با توجه به تاریخچه وجود جنبش زنان در گذشته نه چندان دور یمن و همچنین جنبش دانشجویی و کارگری که باز از کم و کیف آن هنوز اطلاعی نداریم.
با توجه به این بنابراین نیاز به این هست که اطلاعات خود را به روز کنیم و بتوانیم جریانات مردمی را در یمن تقویت و صدای آنها را به بیرون از یمن برسانیم که ابزار ما در این زمینه اینترنت است بنابراین نگاهی به ضریب نفوذ اینترنت در خاورمیانه می اندازیم.