ما در حال سازماندهی زندگی خود در برابر نظم جهان سرمایه داری هستیم ما در حال سازماندهی زندگی خود در برابر نظم جهان سرمایه داری هستیم ، در زمانی زندگی می کنیم که فرهنگ مصرف گرایی که سرمایه داری جهانی شده به ما تحمیل می کند جای هیچگونه الگوی جایگزینی را برای ما قرار…
کور و کر ،در آستانه ی دهلیز نابودی ایستاده ایم و فشاغ بی حاصلی بر حضورمان چنگ می زند،ما با تباهی خود پیمان بسته ایم و سکوتمان را در رویا فریاد می زنیم..شب ها جوشان از خشم ،چپاولگران آزادی مان را در ذهن خود به محاکمه می کشانیم و صبح در مرداب ذلت دست و…
ئەگەر پێمانوابێت، وەڵامەکانی ئێمە تەواو و دوا دەرکی مرۆڤایەتین، ئەوا خەریکین لە خۆمان بتێک سازدەکەین. ھەروەھا ئەگەر پێمانوابێت، ئەو سیستەمی ڕێکخستنەی کۆمەڵگە، کە ئێمە خەباتی بۆ دەکەین، دوایین چاوەڕوانی و گەشەیەکە، کە مرۆڤایەتی پێیدەگات، ئەوا دیسانەوە خەریکین پووچگەراییەکی دی لە تەپوتۆزی پۆوچگەراییەکانی دیکە، چێدەکەینەوە. سۆشیالیزم بەھەشتێک نییە لە ئاسمانەکانەوە دایگرین و لە پەڕاوی ئەفسانەکاندا بیدۆزینەوە…
روایتت می کنیم تویی که نیک بختی را به برآمدن دوست داشتنی ها می دانستی و هیچ گاه از بالا به پایین ندیدی! پرواز را بدون ترس خواستی تا عشق تنها توان جنگیدن باشد و دوستی واقعی ، دستانت را بگیرد تا قلب انسان را لمس کند و من گریه نمی کنم بعد از تو…
تداومِ کدام اشک و نابودی مکرر کدام رویای دیگر را دامن می زنید از طنابِ صبح با طنابِ مرگ سوزش کدام قلب را میزبان خشمتان می سازید تا خدای گمانتان خشنود شود و صاحب جانی دیگر ، بی جان! انسانم من،انسانی تو به زمین و زیبایی متمایل بودیم و می دانم ، شاید خیلی زود…
مغزهای کرخت و عفونت زده ی قانون،زنی را به جرم رد کردن نگاه گرسنه ی گرگی هرزه پوی و دفاع از خویش،در مسلخ بی عدالتی ذبح می کنند،تا به زنان این مرز و بوم بفهمانند باید مقابل دستهای متجاوز ،کرنش کرد و گذاشت افیون خفقان و حقارت قطره قطره در کام مان فرو چکد…..این اندیشه…
عشقهاي قوي , نشان از بيقراري دريا ي پر اشوب دارند/ .خروشان ،/ پر شور و شر ،/سهمگين و بيكران . و به مانند امواج بلندش , پر شكوه , هراس افرين و هولناك / و از اين روست كه عشق ،وحشت و هراس بر دل عاشقان مي پاشد ..و انبوه ي از تشويش ,,,,…
به پايان بازي نزديك شديم .. تا اتشفشان دهان باز نكرده است ، يكي از ما بايد برود . آري يكي از ما قطعا مي رود . ببين راه باريكه ها نزديك تر شده اند . و ستارگان هم ديگر راه را روشن نميكنتد . و حتي از سراب هم خبري نيست . تا دل…