اوه هانی،خب نافرمانی مدنی کن، نرو! _ آخرش که چی؟ من باید کار کنم، میریزن تو محل کارم، جوری که اومدن قاتل زنجیره ای بازداشت کنن، یا میریزن تو خونه ،حین حمله ی این وحشیا،اگه مادرم سکته کنه تو جواب میدی؟ وقتی بابام سکته کرد و مرد تو جواب دادی ؟ ما را با سلبریتی…
۷:۵۸ رسیدم کلانتری، جوری که انگار جنایت کردم،میگه ساعت کارمون۸صبحه! (۲دقیقه زود رسیدم که معمولا۵دقیقه فقط همین پایین معطل میکنن شماره ملی بنویسه و شماره تماس و… گوشی تحویل بگیره..) رفتم تو خیابون،زیر آفتاب،تا هشت و ده دقیقه.. بر گشتم،باز راه نداد ،با کلی اخم به یکی از مأمورا گفت: جناب سروان ساعت هشت و…
نوشته: هلمند سکایی آبجانبازی و آجانبازی امیدوارم باور بکنید که کل قضیۀ حقآبه در سالهای اخیر دعوای زرگری بود و ایران خودش میخواست هلمند (هیرمند) بسته بماند تا کوچ رخ دهد و آسیمیلاسیون تثبیت شود. از نامههای محرمانه تا تاسیس کارخانه و فروش زیر قیمت سیمان به افغانستان برای ایجاد سدها و… همه و همه…
امروز (برای اعلام حضور در محل محکومیت به اقامت اجباری ) رفتم کلانتری برازجون،دیدم در بستس،چهار _ پنج تا لگد زدم به در ، چند دقیقه بعد مامور اومد، گفت چرا لگد می زنی؟ گفتم خب دیرم شده باید برم سرکار،می خوام حاضری بزنم گفت: امروز تعطیله! چجور بچه شیعه ای هستی،نمیدونی امروز شهادت امام…
By Hasse-Nima Golkar امروز، جمعه ۲۹ اُردیبهشت ماه ۱۴۰۲، حکم اعدام سه جوان به نامهای؛ صالح میرهاشمی + مجید کاظمی + سعید یعقوبی از متهمان پرونده “خانه اصفهان”، در زندان دستگرد اصفهان توسط دولت فاشیستی اسلامی – شیعی حاکم بر ایران تحت اتهامات واهی و ساختگی “تروریسم” به اجرا در آمد. هر سه نفر آنها…
آوانگاردیسم؛ یک استراتژی نُخبه گرایانه برای یک جامعه اقتدارگرا نویسنده: پاتریک مرین ترجمه: سولماز اسکندری تودههای کارگر برای پیروزی در مبارزه و فتح رهایی خویشتن باید توسط «نخبگان»، «اقلیت روشنفکر» و مردان «آگاه» و سطحبالاتر از این توده هدایت شوند. […] این یکی از عجیبترین پدیدههاست که چنین ایده ای در ذهن کسانی ریشه دوانده…
به سهیل عربی و هماندیشاناش کبش و کلاه کن خرسکات را بردار دختر ِچشم خشکیدهبهدر همبازی تو زیر نخلهاست آنجا که براز و برازندهی جان است به شکوه کاروانسرآهای رویاهای عتیقی که سرفرآز شد پناه مسافران و ستارگان شبانگاهی را… سیروس شاملو www.facebook.com/profile.php?id=100091837583462
اگرچه گفتهاند دهان تو را دوباره خواهیم بست اما نگرانِ سکوتِ من نباش، چشمهای دلواپسِ من باز با تو سخن خواهند گفت. اگرچه خواستهاند چشمهای مرا دوباره ببندند اما نگرانِ ندیدنِ دنیا نیستم دستهای خستهٔ من باز با تو سخن خواهند گفت… #شعر: #سیدعلی_صالحی ■ هر کس بهت گفت گشنگی نکشیدی که عاشقی یادت بره،بهش…