کودکی بر آمده از دل طوفان،شب به شب آونگ می ماند نگاهش در پی تجربه ی لمس یک نان…دیگر هیچ کوین کارتری از پایان نگاه یک کودک در قعر فقر ،خود را با خشمی هار ،به محاکمه و مجازات نمی کشاند..و نگاه مجروحان در کنام نشسته ،بر جسم های نحیفی ست که در یورش بی…
کریمه : در تاریخ ۶ مارس ۲۰۱۴ نمایندگان پارلمان شبه جزیره کریمه به اتفاق آرا به پیوستن به روسیه رای دادند. در ۱۱ مارس ۲۰۱۴ اعلامیه استقلال کریمه و سواستوپل منتشر شد و در ۱۶ مارس یک همهپرسی از مردم کریمه برای پیوستن به روسیه برگزار گردید و نهایتاً ۹۳٪ شرکت کنندگان در همه پرسی…
نۆژهنكردنهوهی وەڵامهكان / ١٢ ئەگەر پێمانوابێت، وەڵامەكانی ئێمە تەواو و دوا دەركی مرۆڤایەتین، ئەوا خەریكین لە خۆمان بتێك سازدەكەین. ھەروەھا ئەگەر پێمانوابێت، ئەو سیستەمی ڕێكخستنەی كۆمەڵگە، كە ئێمە خەباتی بۆ دەكەین، دوایین چاوەڕوانی و گەشەیەكە، كە مرۆڤایەتی پێیدەگات، ئەوا دیسانەوە خەریكین پووچگەراییەكی دی لە تەپوتۆزی پۆوچگەراییەكانی دیكە، چێدەكەینەوە. سۆشیالیزم بەھەشتێك نییە لە ئاسمانەكانەوە دایگرین و…
اعلان «هفته کارگر» بالماسکه توخالی عوامفریبان “خانه کارگر” amirjavaheri@yahoo.com به اول ماه مه نزدیک می شویم . درحالیکه رژیم جمهوری اسلامی برای تعطیلی و قانونیت حرکت کارگران در این روزجهانی سال ها مقاومت می ورزد تا طبقه کارگر نتواند صف مستقل خود را بحرکت در آورد. همواره تعطیلی رسمی این روزیکی از مصادیق پرچالش کارگران…
اتفاق ، هیچ ، هراس هزاره ، زهرخند ، خلاص آیاها در حافظه وُ وسواس و نیست اتفاقی که پاک کند حافظه را کلونازپام ها هم خوب میدانند حافظه رحمِ شعر است و واژه های این شعر به شعری دیگر می خزند یعنی ما همیشه یادمان می ماند چگونه نسل غریبی هستیم که حافظه اش…
فاطمه مطیع، زنی که 20 سال به اتهام قتل پشت میلههای زندان بود چند ماه قبل سرانجام آزاد شد. او که به قدیمیترین زندانی زن مشهور است در این مدت با زندانیان معروفی مثل شهلا جاهد، کبری رحمانپور و ریحانه جباری همبند بود. او روز گذشته وقتی فهمید حکم قصاص ریحانه تایید شده و قرار…
جناب دبیر کل محترم سازمان جهانی کار، من شاهرخ زمانی، عضو سندیکای کارگران نقاش ساختمان به همراه دهها نفر از فعالین سندیکایی مانند رضا شهابی، بهنام ابراهیمزاده، محمد جراحی، رسول بداقی و دیگر همرزمان به خاطر عضویت و تلاش برای ایجاد تشکلهای مستقل سندیکایی و دفاع از حق تشکل و حق اعتصاب به عنوان یگانه…
آرمان هایمان را میان هذیان جماعتی محبوس،که با نگاهی رو به احتضار زمان را در تقویم بیهودگی ورق می زنند ،سوزاندیم و هیچ کس لهیبی که از قلب مان بر خاست را ندید،چرا که سرها در گریبان انزوا ،در پی پایانی جاودانه اند…ما نطفه ی انسانیت را در جامعه ی طاعون زده،میان لفافه ی فراموشی…
کلمەی «آنارشی» (Anarchy) از ریشەی یونانی است. پیشوند an (یا a) به معنای «نفی»، «فقدان»، و «نبود» بعلاوەی Archos که به معنای «حکمران»، «مدیر»، «رئیس»، «فرماندار»، و یا «سلطەگر» است. و یا آنگونه که Peter Kropotkin میگوید، آنارشی از ریشەی یونانی و به معنای «مخالف سلطەگر» است.
«زمانی که حماقت بر انسانها چیره شود، تعداد قوانین فزونی مییابد» کروپتکین قلمروی محدود و بسته تفکر نظام پرخاشجو در صدد توجیه خردمندانه وحشتی است که وجودش را آزار میدهد! ذهن خویش را مملو از قضایائی کرده است که از تنظیم آن، عاجز است! در جستجوی تفکر مثبت بر اندیشه خویش، اسلوب و روشهای نظام…
ما در حال سازماندهی زندگی خود در برابر نظم جهان سرمایه داری هستیم ما در حال سازماندهی زندگی خود در برابر نظم جهان سرمایه داری هستیم ، در زمانی زندگی می کنیم که فرهنگ مصرف گرایی که سرمایه داری جهانی شده به ما تحمیل می کند جای هیچگونه الگوی جایگزینی را برای ما قرار…
کور و کر ،در آستانه ی دهلیز نابودی ایستاده ایم و فشاغ بی حاصلی بر حضورمان چنگ می زند،ما با تباهی خود پیمان بسته ایم و سکوتمان را در رویا فریاد می زنیم..شب ها جوشان از خشم ،چپاولگران آزادی مان را در ذهن خود به محاکمه می کشانیم و صبح در مرداب ذلت دست و…
ئەگەر پێمانوابێت، وەڵامەکانی ئێمە تەواو و دوا دەرکی مرۆڤایەتین، ئەوا خەریکین لە خۆمان بتێک سازدەکەین. ھەروەھا ئەگەر پێمانوابێت، ئەو سیستەمی ڕێکخستنەی کۆمەڵگە، کە ئێمە خەباتی بۆ دەکەین، دوایین چاوەڕوانی و گەشەیەکە، کە مرۆڤایەتی پێیدەگات، ئەوا دیسانەوە خەریکین پووچگەراییەکی دی لە تەپوتۆزی پۆوچگەراییەکانی دیکە، چێدەکەینەوە. سۆشیالیزم بەھەشتێک نییە لە ئاسمانەکانەوە دایگرین و لە پەڕاوی ئەفسانەکاندا بیدۆزینەوە…
روایتت می کنیم تویی که نیک بختی را به برآمدن دوست داشتنی ها می دانستی و هیچ گاه از بالا به پایین ندیدی! پرواز را بدون ترس خواستی تا عشق تنها توان جنگیدن باشد و دوستی واقعی ، دستانت را بگیرد تا قلب انسان را لمس کند و من گریه نمی کنم بعد از تو…
تداومِ کدام اشک و نابودی مکرر کدام رویای دیگر را دامن می زنید از طنابِ صبح با طنابِ مرگ سوزش کدام قلب را میزبان خشمتان می سازید تا خدای گمانتان خشنود شود و صاحب جانی دیگر ، بی جان! انسانم من،انسانی تو به زمین و زیبایی متمایل بودیم و می دانم ، شاید خیلی زود…
مغزهای کرخت و عفونت زده ی قانون،زنی را به جرم رد کردن نگاه گرسنه ی گرگی هرزه پوی و دفاع از خویش،در مسلخ بی عدالتی ذبح می کنند،تا به زنان این مرز و بوم بفهمانند باید مقابل دستهای متجاوز ،کرنش کرد و گذاشت افیون خفقان و حقارت قطره قطره در کام مان فرو چکد…..این اندیشه…
عشقهاي قوي , نشان از بيقراري دريا ي پر اشوب دارند/ .خروشان ،/ پر شور و شر ،/سهمگين و بيكران . و به مانند امواج بلندش , پر شكوه , هراس افرين و هولناك / و از اين روست كه عشق ،وحشت و هراس بر دل عاشقان مي پاشد ..و انبوه ي از تشويش ,,,,…
به پايان بازي نزديك شديم .. تا اتشفشان دهان باز نكرده است ، يكي از ما بايد برود . آري يكي از ما قطعا مي رود . ببين راه باريكه ها نزديك تر شده اند . و ستارگان هم ديگر راه را روشن نميكنتد . و حتي از سراب هم خبري نيست . تا دل…
درون من ویرانه ای ست، باغی متروک که درخت هاش چون سربازهایی بی سر بر قله های اقتدار خشکیده اند. درون من حجاب دریده ی زنی ست که نجابت را در سردابه ای تاریک تکفین میکند..
بیا آسمان را بشکافیم و خدا را در پستوهای بی عدالتی تماشا کنیم.. بیا خدا را در عصر انتباه معنا کنیم. خدایی که بر اذهان بسته خوش نشسته ، شهد مذهب را امتصاص میکند و در امتداد نگاه کودکی گرسنه آیه های دروغ می خواند…..