خلاصه ی نکاتِ آلفردو بنانو ، از مهمترین آنارشیستهای شورشی ، در کتابچه ی “انقلاب، خشونت، و ضّد اقتدا گرایی” در ارتباط با نوع و شکلِ انقلاب شورشی و خشونت آمیز:
۱) بحثها سر راهکار مسلحانه یا غیر مسلحانه بدون اشاره به موقعیت و شرایط خاص زمان انحرافی هستند
۲) در موقعیتِ مدرنِ امروزی برای دفاع از آزادی و حقوقِ خود و تحقق آنها در برابر دول باید هشیار و حساب شده و مسلح بود، که شامل خشونت پیشگیرانه هم میشود.
۳) ولی جزئیاتِ راهکارِ دقیق که استفاده خواهد شد باید با اشاره به و در واکنش به موقعیتهای خاصی باشد که در حال شکل گیری هستند. یعنی تصمیمگیری باید عینی باشد نه از پیش تعیین شده.
۴) خیلی از تزها در دفاع از خشونت انقلابی ، مثلا نوشته شده توسطِ لنین: آ) از راهکارهای مسلحانه ارتشی الهام گرفته شده اند، و ب) مدافع سازمان و نهادِ خشونت آمیزی هستند که از مردم جدا شده اند.
۵) راهکارِ مسلحانه و خشونت طلبانه انقلابی نباید توسطِ نهادی جدا از مردم انجام بگیرد و نباید راهکارهای ارتشی به کار ببرد.
۶) نبودِ یک حزب و سازمانِ جدا از مردم باعث میشود که همه اقدامات در دفاع از حقوق مردم باشد تا اهدافِ انحرافی و خاص یک گروه و اقلیت .
۷) اتحادیهها- کارگران را از اطلاعات محروم نگاه میدارند و مانع پیشبرد اساسی حقوقِ کارگران میشوند.
۸) “هستههای پایه مستقل” گروههای کوچکی در هر محیط و عرصه هستند که میتوانند شکل گرفته و مسئولِ آ) ایجادِ خلاقیت در آن عرصه باشند و ب) شفافسازی به عموم.
۹) سرمایه داری جدید این کلک را میزند که دستمزد را زیاد میکند ولی مخارجِ شهروندان را هم زیاد میکند.
۱۰) میتوان از دستمزدِ بالاتر حمایت کرد ولی باید پولها را نگاه داشت و در سیستمِ سرمایه داری خرجشون نکرد – بجای آن انسان به خودش بیشتر میرسد و پولها را خرجِ کارها و حرکتهای مردمی میکند