در باور سیاست ما،خونِ شعر بوی زندگی می دهد! و اگر شاعری قادر نباشد،در کنار پنجره ای رو به دریا خود را از هیاهوی جهان فارغ بداند و برای سربازهای این پادگانِ هفتاد میلیون نفری،حقیقت را زمزمه کند و سکوت خود را در برابر رخدادهای غیر انسانی بشکند، محاکمه می شود!! اگر چه اکنون،راهی برای برون رفت از این بن بست ادبی وجود ندارد.. اما نام شاعران روشنفکری که خانه ی شعرشان دور از سیاست و آگاهی نیست،بر سنگ تاریخ حک می شود…
چه کسی با شاعران فریاد می زند؟
