کوبانی


تنهایم

وخیالت تکبیرگویان

به سان جلادی معمم

پرده افکارم را می درد

من کوبانی بی دفاع تو ام

و یادت مهاجمیکه به قصد کشت

شب تا به سحر بر من می تازد