حقیقت چهره ی تلخی دارد . عکسی از فردی که دچار بیماری اعتیاد است در مترو تهران گرفته شده است . این عکس بسرعت موضوع داغ رسانه ها می شود و جنجال می آفریند . ممنوع بودن مصرف مواد مخدر در مترو و یا إنکار و اتهام زدن به جعل عکس بحث ها می آفریند .
ویژگی این عکس در چیست ؟
آیا عکاس با این عکس می خواهد ثابت کند که خلاف مقررات و قوانین مترو عملی صورت گرفته است و این عکس منبع شهادت أوست ؟
آیا عکاس خصومت شخصی با فرد مزبور را داشته است و عکس فتو شاپ است ؟
آیا عکاس صحنه ای غیر عادی دیده است و از این رو سوژه ای ناب را برای هنر عکاسی شکار کرده است ؟
آیا عکاس به ما می خواهد بگوید مواد مخدر مضر است ؟
آیا عکاس انگیزه اش توجه دادن جامعه به امر اعتیاد است و آنرا یک معضل اجتمایی می داند ؟
و از طرفی انگیزه ی شرکت مترو برای نفی این عکس از چه روست ؟
با چه اطمینانی عکس را فتو شاپ میداند و نفی می کند ؟
آیا سهام داران مترو به فکر پول و سرمایه خود هستند و هر چیزی که سود آنان را به خطر بیاندازند آن را انکار می کنند ؟
آیا دعوای طرفین بر سر لحاف ملا است ؟
توجه و پخش این عکس أز سوی این همه سایت های اینترنتی و از طرف کاربران فیسبوک از چه روست ؟
انگیزه ی آنان چه است ؟
آیا تا به حال در کوچه و خیابان در جمع دوست و خانواده فرد معتادی را ندیده اند ؟
آیا اگر فرد معتاد در کوچه ی خلوتی مشغول مصرف مواد مخدر بود باز هم این عکس مورد توجه مردم قرا ر می گرفت ؟
آیا موضوع حیثیت ” مکان ” است ؟
چرا مکان در این موضوع اینقدر تقدس دارد ؟
چرا خود موضوع که آن هم یک درد و رنج جامعه است مورد توجه نیست ؟
چرا “مکان ” مهم تَر از شخص مورد نظر اهمییت دارد ؟
آن چیزی که این وسط گم شده است اعتیاد به مثابه یک معضل و درد اجتماعی است . و فرد معتادی که بیمار است و همچنین انسان هایی که از نزدیکان فرد بیمار محسوب می شوند مانند مادر ، پدر ، فرزند … که حریم خصوصی زندگی آنان کمتر از “مکان ” اهمیت دارد . با آرزوی یک جامعه سالم و برابر که حریم شخصی انسانها در آن محترم شمرده شود.
عصرآنارشیسم