زن های غائب ، زن های در سایه ، زن های گمشده ی مردانِ در صحنه


براستی این قشر از زنان چرا غایب هستند ؟ !
مدت هاست نظرم به عنوان یک زن به “موضوعی” در فیسبوک که یک رسانه اجتماعیست جلب شده و انهم اینست که همسران ِبرخی از مردان هنرمند ، مردان نویسنده ، مردان خواننده و هنرپیشه ، مردان روزنامه نگار ، مردان شاعر ، مردان صاحب منصب ، مردان صاحب قدرت ، مردان مشهور ، مردان روی صحنه و پشت میکروفون ها و رسانه ها و روی جلد روزنامه ها و نشریات ، خلاصه کنم مردان فعال در صحنه اجتماع و سیاست و ادبیات و هنر جامعه ی ایرانی که منظور نظرم هست زنانشان کجا هستند ؟ واقعا می پرسم که همسران ِعزیز انها کجا هستند ؟
هیچوقت از خود سوْال کرده ایم که چرا همسران بی شماری از این دسته از مردان ، فیسبوک ندارند ؟چرا؟
و یا اگر در فیسبوک هستند بی شک تحت یک “نآم دیگری ” مخفیانه حضور دارند ؟! چرا ؟ .
یا اینکه فیسبوکی بدون عکس ،و باز کرده ای دارند که هیجوقت در ان فعال نیستند چرا ؟
یا اینکه فیسبوکی بسیار بی سروصدا ودر سایه دارند چرا ؟
البته می توان اینطور گفت که شاید برخی از این زنان اصلا مخالف فیسبوک هستند و یا برخی از انها از فیسبوک سر در نمی اورند و از اینرو ست که نیستند . شاید هم اینطور باشد.
و یا می توان اینطور هم گفت برخی از این زنان اصلا وقت ازاد خود را به تفریحات و به علایق دیگری می گذارنند و وقت حضور در فیسبوک را ندارند .و از اینرو ست که نیستند .شاید هم اینطور باشد .
اما این همه نیست . بقیه چی ؟ پس بقیه کجا هستند ؟ پس بقیه چرا در سکوت هستند ؟
ایا می تواند اینطور باشد که ” برخی ” از این مردان ایرانی چه مستقیم و چه غیر مستقیم به زنانشان “اجازه” نمی دهند که در فضای اجتماعی حضور داشته باشند و فعال باشند .!؟
تعجب نکنیم که اگر از واژه “اجازه ” استفاده می کنم من فکر می کنم واقعا می تواند اینطور باشد که به انها اجازه نمی دهند . منظورم از “اجازه ” هم روشن است که این نیست که انها با چوب و چماق در بالای سرهمسران خود ایستاده اند ، بلکه می تواند با دلیل و برهان های من دراوردی و یا ناز و نوازش و قربونت برم و خواهش می کنم عزیرم ، و یا تحت عنوان اینکه ، فیسبوک جای انچنان خوب و سالمی نیست و “دردسر ” زیاد دارد .جای “تو ” نیست . من هم اگر فقط برای معرفی کتاب و مطالب و گذاشتن مقاله و شعر و موزیک و کتاب هایم و گزارش دادن از فعالیت فرهنکی و سیاسی و اجتمایی ، هنری نبود ، و ،و ،و هرگز پایم را .. و مجبورم سری به فیسبوک می زنم و … 😊
یعنی در واقع با اعمال قدرت است که مانع می شوند.
و داستان هم همان داستان کلاسیک اشناست .
همان تعصب و غیرت نهادینه شده مذهبی و سنتی است و تحت کنترل داشتن همسران شان می باشد و بس .
داستان همان داستان فرهنک سنتی مردسالار یست که نکند دیگران فکر کنند که زنان انان “بانوان محترم ” نیستند .
داستان همان داستان خود بزرک بینی فرهنک شرقی ست که نکند زنان انها نظر و فکری از خود در بین عموم مردم إبراز کنند که البته به اشتباه فکر می کنند که به اعتبار انها در جامعه خدشه و لطمه وارد کند است .
داستان همان داستان سنتی ست که مردان زنان را دست کم می گیرند
داستان همان داستان سنتی ست که مردان به زنان میدان نمی دهند.

داستان همان داستان سنتی ست که مردان زنان را مایملک خود می دانند و از حضور زن در اجتماع واهمه دارند.
مردان چه فرهنکی و روشنفکر و باشند چه سرمایه دار و چه عامی وقتی که هنوز به مردسالاری باور دارند یکسان عمل می کنندو همه همان کاربردها اینجا هم عمل می کند
فرهنک سنتی مردسالاری غالبا به این صورت خود را بروز می دهد.
کنترل ،ترس ،میدان دار بودن ، اعمال قدرت و …
واگر بخواهیم بگوییم که هیچکدام از این دلایل هم نباشد ایا نمی شود گفت که انقدر این مردان ِدر صحنه ، “حضور سنکینی ” دارند که حتی در اینجا هم در فضای مجازی هم جا را برای زنان تنگ می کنند ؟ !
ایا نمی شود گفت این مردان ِدر صحنه انقدر مشغول “خلاقیت ” کار خود هستند که زنهایشان مشغول خانه داری و ..بچه داری و اشپزی و مهمانداری می باشند و وقت حضور در دنیای مجازی را ندارند ؟! .
دوستان این نکاتی که مطرح کردم شعار نیست ، واقعن بخشی از حقیقت فرهنک سنتی مردسالار ماست.
واقعا این پرسش واقعی ست چرا همسران انها در فضای اجتمایی فیسبوک مانند انها به اندازه انهاحضور فعال ندارند ؟
و یا اینکه اگر هم حضور دارند می بینیم که مشغول تبلیغات فعالیت ها و کارهای همسران خود هستند .
فکر نمی کنید که این حضور نداشتن دلبخواه نیست و در واقع یک اهرم فشاری در پشت سر دارد عمل می کند . مگر نه اینکه این اهرم فشار همان اندازه کریه و بد است که به مانند مردان عامی متعصب به که به زنشان اجازه حضور در کوچه و بازار را نمی دهند . مرد سالاری در همه اقشار حضور دارد به همین سادکی ست .و این یک نمونه ساده ان است 😊
با ارزوی حضور پر رنگ زنان ، بدون وأسطه ی مردان در اجتماع واقعی و مجازی .با ارزوی برچیده شدن فرهنک سنتی و برقراری جامعه برابر و انسانی . / نقاشی از پروانه عارف