موج بهار عربی که از خود سوزی جوانی در اعتراض علیه بیکاری در تونس شروع شده بود بسیاری از کشورهای عربی را در بر گرفت و بسته به شرایط وحضور اجتماعی وگروهای سازمان یافته مردمی نتایج مختلفی در برداشت ۰
در تونس که طبقه کارگر و اتحادیه ها وان جی اوها حضوری تاریخی داشتند تا حدی از افتادن به ورطه سقوط اجتماعی جلو گیری به عمل آمد.در مصر دمکراسی به واسطه تناقض ذاتی اش با روی کار آمدن دولت اسلامی که سعی در پیاده کردن قوانین شریعت داشت با انقلابی دوباره مواجه شد و نهایتا این نظامیان بودند که با کودتا جامعه را به پیش از انقلاب سوق دادند اما در لیبی ویمن وسوریه اوضاع از این بد تر شد .
این کشورها که زیر قدرت استبدادی و دیکتاتوری های نظامی سالها اداره شده بودند و جامعه مدنی واحزاب و نهادهای مردمی درآن جایگاهی نداشتند وطبقه کارگر وزحمت کش سالها زیر سرکوب بدون هیچ تشکل سازمانی بود با شروع اعتراضها نیروهای کهنه پرست ومرتجع اسلامی با حمایت های عربستان و ترکیه وسایل دولت های ناسیونال مرتجع از دل تاریخ پر از خشونت خاورمیانه سر بلند کردند وبا خشونتی فرا انتظار انقلابهای مردمی را به فاز جنگ دینی وقومی بردند .
سوریه یکی ازاین کشورهاست که گزارش سازمان ملل متحد از کشته و زخمی شدن حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار تن در درگیری های پنج سال اخیر در سوریه خبر داد.
به گزارش خبرگزاری شین هوا از بیروت ، کمیته توسعه اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا در سازمان ملل متحد ( اسکوا) در گزارشی تحت عنوان سوریه و پنج سال جنگ می نویسد در پنج سال جنگ سوریه حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار تن کشته و زخمی شده اند. این منبع تصریح کرد طی این مدت بیش از ۱۲ میلیون نفر نیز در سوریه آواره شده اند ، تولیدات داخلی ۵۵ درصد کاهش یافته است و حدود ۲۵۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار نیز به این کشور خسارت وارد شده است.
همچنین بیش از ۸۰ درصد مردم این کشور زیر خط فقر بسر می برند و میلیون ها نفر از تامین نیازهای اولیه زندگی خود محروم و بسیاری از مدارس و بیمارستانها تخریب ونابود شده اند. اعتراضها در سوریه در ابتدا کاملا مسالمت آمیز وبا رقص و شادی و اعتراضهای خیابانی شروع شد اگر رژیم ضدبشری اسد واربابان امپریالیستش روسیه و جمهوری اسلامی به این اعتراضها با شیوه ای مدنی وانسانی جواب می دادند هیچگاه کار به اینجا نمی کشید.
اسد شیفته قدرت حتی به قیمت حکومت بر سرزمین سوخته وبی اب وعلف و بدون جمعیت را بر کناره گیری ویا دادن امتیاز و مشارکت معترضین در قدرت ترجیح داد. این از خصایص و ویژگیهای دولت است که هزاران سال است انسانها برای گرفتن حاکمیت دولت جنگ و خونریزی راه می اندازند اگر قدرت چنان تقسیم شود که هر اراده آزادی توانایی تصمیم گیری وکنش اجتماعی داشته باشد دیگر فاقد آن جذابیتی خواهد بود که برای رسید به آن حمام خون راه انداخته شود. آنچه در سوریه در جریان است جنگ نیابتی امپریالیستها علیه یکدیگر است و نمونه کوچکی از آنچه دنیای ما ممکن است در آینده به سراغش بیاید .
تنها در این میان در روژاوا مردمانی با بهره گیری از ایده های انسانگرایانه واومانیستی آنارشیستی اوجالان و بوکچین توانسته اند از دل این وحشیگری نور امید را در دل تاریکی وجهل مذهبی خاورمیانه بتابانند .سوریه هشداری به بشریت است برای آینده ای که ممکن است زود یا دیر به سراغ همه کشورها بیاید .سوریه ای شدن سرنوشت ان دولتهاییست که تن به خواسته و مطالبات مردمان وساکنین آن کشور نمی دهند و استراتژی سرکوب وخفقان را ادامه می دهند.اما برای مردم وتودهای زحمت کش وکارگر وفعالین وازادیخوهان چاره تشکلهای سازمانی مستقل است که در چنین مواقعی خلائ قدرت را پر کنند ومانع از هم گسیختگی وفروپالشی جامعه بشوند.