تاریخ بشری سرشار از جنایت دولتها عیله شهروندانش است ،هرزمان مردم وخلقهای تحت ستم علیه ظلم و جور و نابرابری قیام کرده اند یا تسلیم فریبکاری وقلب واقعیت اجتماعی نشده اند با واکنش خصمانه وسبوعانه دولت ودم ودستگاه سرکوبگرش مواجه شده اند .
در دوران باستان وپس از میلاد جنگ و کشتار پدیده ای عادی در نظام های بشری بوده به گونه ای هر دولتی که از لحاظ نظامی وبنیه اقتصادی توسعه می یافت شروع به کشورگشایی میکرد وضمیمه کردن سرزمینهای تازه وتصاحب اموال وگنجهای سلطنتی ،اسیر کردن وبه برده گرفتن انسانهای کشورهای مغلوب امری معمولی بوده است.
این تاریخ شرمگین سیستم دولتی برای سازماندهی جامعه بوده است هر چند سرگذشت میلونها انسان قربانی ورنجها محنتهایشان در گذشت زمان محو شده است اما در عصر جدید ودوران دولت مدرن ونظالم حقوقی بین الملل در ظاهر امر کشتار و اقدام نظامی علیه بشر مذموم وممنوع شده بود در اویل قرن پیش و دوجنگ جهانی و انقلابهای واشغال سرزمینها میلونها انسان قربانی شده اند .در صدر آنها کشتار یهودیان وکولیها ودگر اندیشان در نظام فاشیستی آلمان نازی ،کشتار ارمنیها در ترکیه، واعدامهای دسته جمعی وکشتار میلیونی دهقانها وروشنفکران در اردوگاههای کار اجباری رژیم کمونیستی استالین در شوروی وحکومتهای هم پیمانش است .
اما نقض حقوق انسانی به اینها محدود نشده است در تمام دنیا در انقلابها واعتراضها وقیامها مردم بی رحمانه توسط قدرت حاکمه به خاک و خون کشیده شده اند .
ماجرای تاسف با ماجرااینجاست در اکثر اوقات پس از گذشت چند سال موضوع کشتار توسط همان دولتها یا بعد از شکست و فروپاشی توسط مدافعان آن ایدئولوژی انکار میشود .
دولتهای توتالیتر کماکان با ایجاد رعب وحشت ومقابله با اطلاع رسانی از افشاگری در باره موضوع به حیات خود ادامه میدهند واز درز اطلاعات در این مورد جلوگیری میکندهمانند کشتارهای دهه شصت در جمهوری اسلامی که دها هزار نفر را بدون محاکمه در زندان ها اعدام کرد .
مدافعان ایدیولوژیهای ساقط شده موضوع جنایات را منتفی می دانند وآن را پروپاگاندای دشمنان خود قلمداد میکنند .
بسیاری از نازیها و طرفدارانشان کشتار یهودیهارا تبلیغات دروغ متفقین اعلام میکنند و اکثریت چپها وکمونیستها رژیم جنایتکار واستالینی شوروی را هنوز تقدیس کرده و واقعیت کشتارهای دسته جمعی شوروی را به تبلیغات غرب وامپریالیسم در جنگ سرد نسبت میدهند.این درحالیست که در برنامه و اساسنامه این احزاب توسل به قوه قهریه وسرکوب مخالفین هنوز ستایش میشود.
اینجا این موضوع ضروری به نظر میرسد که انکار جنایات استالین هم در کنار جنایات دیگر دیکتاتورها جرم تلقی شده و با انکار کنندگان برخورد قضایی صورت گیرد . زیرا فعالیت در مسیر ی که راه به تکرار این جنایت هموار میکند همانند طرح برنامه ریزی برای کشتارهای آتی است مقابله با انکار کنندگان هر جنایتی وظیفه انسانهای آزاده , آنارشیست وطرفداران حقوق بشر است.