خودگردانی را به گوش ملیت‌های مختلف ساکن ایران برسانیم


هم‌قطاران نگران‌اند که با تثبیت استعمار دولت چین بر منابع منطقۀ جغرافیایی ایران، مبارزات سخت‌تر می‌شود و باید قبل از هم‌پوشانی‌های عمدۀ این دو توتالیتارترین پر آوازه، سفرۀ پر از خون حاکمیت ایران را تغییر عمده داد.
این تغییرات باید رادیکال باشند؛ باید بحث مالکیت زمین را به عنوان اصلی‌ترین خواست تبلیغ کرد؛ متاسفانه این موضوع با تمام اهمیت بی بدیلش آن‌چنان بی صدا و مسکوت است که نمی‌توان باورش کرد.

این هم‌قطاران معتقدند که هم به شکل اسکوآت به عنوان مأمن شورشیان هم به شکل بازپسگیری زمین از حکومت و سرمایه‌داران بزرگ باید جنبشی راه بیوفتد.

«اگر هر ملیت ساکن ایران آگاه شود و زمین خودش را از حاکمیت و سرمایه‌داران بازپس بگیرد یک‌چهارم مسیر آزادی راه طی می‌شود…
باید راهی پیدا کنیم که به گوش ملیت‌های مختلف ساکن منطقۀ جغرافیایی موسوم به ایران برسانیم که دشمن اصلی ما پاسداران انقلاب اسلامی هستند و هر ملیت باید برای بقای خود و زیست‌بوم خود با این نهاد بجنگد.

این جنگی ست که سال‌ها آغاز شده اگر ملیت‌های مختلف ساکن نجنگد در فقر و فلاکت خواهند مرد.»

نهاد حاکمیت تنها با وجود نهاد دیگری کنار خواهد رفت و هیچ نهاد دامنه‌داری در تاریخ پساساسانی در این منطقه وجود نداشته بجز نهاد روحانیت.
ما باید نهاد شوراهای مردمی دموکراتیک محلاتی ضداقتدارگرا را به هر شکل و عنوان و شمایلی ‌برای هر ملیت ساکن ایران در راستای براندازی حکومت فعلی تبلیغ کنیم.

اوضاع فعلی منطقۀ مذکور به گونه‌ای ست که حکومت در غرب ایران حشد الشعبی و… دارد و در شرق ایران زینبیون و طالبان…

تغییر اساسی در منطقه جغرافیایی ایران تنها برگ برنده‌ برای زندگی بهتر مردم و جانداران کل خاورمیانه ست.

و پیش از این آگاه‌سازی ملیت‌ها پیش از تثبیت حاکمیت چین بر ایران تنها راه نجات جان هر جاندار در منطقۀ جغرافیایی ایران است.

یک چهارم بعدی پس از خواست بازپسگیری کنشمند زمین، همان گونه که سابقا اشاره شد خواست تحمیل خودخواسته قوانین بر خود ست و این یعنی دموکراسی مستقیم؛ یعنی ساخت نهادهای مختلف خودگردان دموکراتیک محلاتی ضداقتدارگرایی هرچند کوچک و سرایت دادن و تبلیغ این اجتماعات…

بحث اقتصاد آنارکوکمونیستی در منطقه جغرافیایی موسوم به ایران بحثی چالش برانگیز و حتی چالش برانگیزترین بحث در زمان خود می‌تواند باشد و یک‌چهارم بعدی به گمان این هم‌قطاران این است که اشکالی از لیبرتارین‌‌سوسیالیسم مانند اشتراکی‌شدن صنایع سنگین و… را باید به عنوان راه‌گذار و گشایشی برای آرمان‌های انقلابی مطرح کنیم تا جلوی لیبرال/سوسیال‌دموکرات‌ها و… برای موج‌سواری بر انقلاب را بگیریم.

این همقطاران یک چهارم نهایی را ایجاد جامعه‌‌های آنارشیستی در مناطق مختلف مستعد در گیرودار انقلاب و سرایت دادن این شیوۀ زیست به مناطق مختلف دیگر می‌دانند.

باید پذیرفت هيچ‌راهی به‌جز جنگ داخلی و انقلاب و مبارزۀ مسلحانه اجتماعی نيست و حاكميت به غير از اين نابود نخواهد شد.

مردم ملیت‌های مختلف در مبارزه تنها نیستند و این مبارزه یک مبارزه جهانی است و مردم جهان تاکتیک‌هایی را در مبارزات. خود استفاده کرده‌اند که در ایران نیز می‌توان اجرا کرد.

برای مثال، یکی از راه هایی که بومیان وت سو وتن در منطقه کانادا برای مقابله با ساخت لوله‌های نفت و نابودی سرزمینشان کردند این بود که سنگ و موانع جسمی را روی ریل کار گذاشتند که کانادا را فلج کرده بود. ریل‌ها معمولا شاهرگ کشورها هستند که فلج کردن آن‌ها یعنی فلج کردن کشور.