خطاب به مروجّان سیستماتیک سرمایهداری، آن بشردوستان مدافع نسلکشی!
دوستی سابقاً متنی را از سر عصبانیت پیرو برخی از تهمتهایی که به آنارشیستها میزنند نوشته، که من مجدداً همان را میآورم و تنها دوست دارم دو سوال بر آن بیافزاییم:
«آخوندهای کرواتی، لیبرال/ سوسیال دموکرات ها، استمرارطلبان و … عروسکهای باربی یکسان سازیشده در ساحت مدرن، به جِد ما آنارشیست ها را به خشونت طلبی متهم میکنند و گفتمانشان به گونهای است که آدم گمان میکند ما آب را بر روی کارگر اعتصاب کرده بستیم یا در ظرف سه روز ۱۵۰۰ آخوند کُشتیم … انگار آنارشیست ها به عنوان بخش رادیکال تودهٔ مردم به صورت هدفگذاری شده و تعمّدی دو موشک به هواپيمای حامل آخوند زدند…»
احوالتان خوب است؟
لااقل چیزی بگویید که خودتان از بوی گندش حالت تهوع نگیرید.
اربابانتان اجازه نمیدهند که ما حق صیانت از جانمان را داشته باشیم؟
این که روبه روی اسنایپر و کُلت و کلاشینکف و دوشکا با کوکتل مولوتوف از خودمان حفاظت کنیم جرم است؟
اساساً ما به عنوان بخشی از مردم ابزار سرکوب را در دست داریم یا دولت؟
از حق دفاع از جان خود چشم نپوشیدهایم و نمیپوشیم
به قول همقطاری: «پاسخ گلوله، گلوله است …»
و اما آن دو سوال من از نسلکُشها در مورد «اساسیترین حق افراد»:
۱- آیا بازگرداندن زمین به همهٔ مردم یعنی داشتن یک وجب خاک برای زندگی و مرگ در حقوق اساسیتان نیست؟
۲- آیا بازگرداندن صنایع سنگین که با جان و توان هزاران کارگر ساخته شده به مردم، یعنی بازگشت دارایی دزدی به صاحبش، آنچه؟ آن هم از حقوق اساسی نیست؟
به گمانم با گوریلها هم میتوان شطرنج بازی کرد اما با فاشیستها نه! …