آب و خاک و جان در اسارت طالب و طلبه


آب و خاک و جان در اسارت طالب و طلبه

پس از درگیری‌های اخیر در مورد آب هلمند (هیرمند) و خط‌ونشان کشیدن طالب برای رانندگان معترض در جغرافیای ایران، باز هم انعکاسی از درد بی آبی در منطقهٔ سیستان در رسانه‌های به اصطلاح بی‌طرف و راست ندیدیم چنان‌که حتی پیشتر در مورد تصمیم قطعی طلبه‌ها پیرو انتقال آب عمان به سیستان (شمال جغرافیای سیستان‌وبلوچستان) در هفته‌های اخیر، انعکاسی ندیدیم که نشان می‌دهد، رسانه‌های غیروابسته (؟) نیز نه تنها طرفدار پول‌اند بلکه احتمالاً «مردم» برایشان شامل ملل و اتنیک‌های غیرمرکزنشین نمی‌شود.

راستی! ایرادات زیست‌بوم‌شناختی و انقراض گونه‌ها و شورسازی خاک و… که طبیعتاً برای طلبه اهمیت ندارد چرا برای فعالان رسانه‌های غیروابسته(؟) محیط‌زیستی جایگاهی ندارد؟

تمام حکومت‌های اخیر افغانستان زمستان پس از صد بند (سد) دریچه‌های آخر را از سر اجبار باز می‌کنند، حتی گاهی به‌روی شوره‌زار…

آن‌چه با قطعیت الان می‌دانیم این است که مواد و قاچاق اعضای بدن جزو معاملات طلبه و طالب است هرچند مخفیانه و اندک و بدون سروصدا…

گرچه مردم زابل و زاهدان متاسفانه هرچند سانتیمانتال و درحد جمع‌شدن چندده‌نفری جلوی فلان ارگان اعتراض می‌کنند اما شکستن شیشهٔ چندکامیون بازرگانی به نشانهٔ عدم مقبولیت همکاری‌های ضدمردمی افغانستان‌وایران، از طرف چندجوان آغاز راهی خواهد شد که استخوان خانه‌های اعیانی سران دولت‌ها را هم درهم خواهد شکست.

در نگاهی وسیع‌تر بايد ديد جدال و جنگ بر سر آب در بسياری از مناطق جغرافيايی ايران‌وجهان نهايتا به كدام سو می‌رود و اتفاقا عمدتا اين دولت‌ها هستند كه عامل اين مشكلات و تنش‌های آب هستند. دولت‌ها به درازای تاریخ بشریت عامل هرج‌و‌مرج جهانی و عدم استقرار نظم هستند.

اما به صورت مصداقی، به واسطهٔ قحطی و با اهرم قطعی آب، مردم سیستانی ساکن زابل و سرحد (هم به معنای مرز و هم به معنای نام منطقه) را به اقصی نقاط جغرافیای ایران تبعید کردند و باقیمانده را کارمند اداری کردند.
سیستانی دامپرور و کشاورز آزاده را تبدیل به مردمی بی آشیانه کردند که برخلاف پدرانشان که پهلوی‌ها را به ستوه آورده بودند، الان آب و خاکشان به دست طالب و طلبه ست.

انقراض صدهاگونهٔ جانوری غالباً پرنده به علت مشکلات منتج از روابط ضدزیست‌بوم میان دول دو طرف مرز ما را مجدداً به اندیشه وا می‌دارد که بسياری از معضلات با نابودی دولت‌ها، همياری، دموکراسی مستقیم و خودگردانی داخلی در همه مناطق جغرافيايی حل خواهد شد.

چنان‌که سال‌های سال در مناطق مختلفی در حاشیهٔ جغرافیای ایران که از اقتدار پادشاهی بی نصیب مانده بودند؛ دامپروری و در مناطقی صید و کشاورزی و عدم انحصار زمین موجب ایجاد روابطی برپایهٔ همکاری‌های داوطلبانهٔ منوط به نقاط اشتراک، رجوع به خرد جمعی و خودگردانی‌های طبیعی شده بود.

سال‌هاست که دولت‌های دو طرف مرز مردم بی‌نوای سیستان را به گروگان گرفته‌اند. دولت افغانستان به بهای تشنه نگهداشتن مردم بی‌نوای سیستان چانه‌زنی می‌کرد و دولت آخوندی در عین‌حال که تقصیر را گردن حکومت افغانستان می‌انداخت مخالفانش را با اشتیاق به کویر ساختگی سیستان تبعید می‌کرد.

چنین گفت دولت!

اتحادیهٔ آنارشیست‌های افغانستان و ایران بخشی از خودسازماندهی‌های فدراسیون عصرآنارشیسم