بهادهنده خودمداری


در مورد نوعِ انسان چه؟ در مورد او که می‌بایست خواست‌اش را خواستِ خود سازیم. آیا خواستِ او از آنِ دیگری است یا این‌که نوع انسان در خدمت خواستِ والاتری قرار دارد؟ خیر. او تنها به خود می‌نگرد. نوع انسان تنها منفعتِ نوع انسان را فزونی می‌دهد. او خودشْ خواستِ خود است. دلیلِ پیشرفت‌اش این است که سبب می‌شود ملت‌ها و افراد در راه خدمت به آن فرسوده شوند و زمانی که آن‌ها آن‌چه را که نوع انسان نیاز دارد به انجام رساندند، او آن‌ها را به نشانۀ سپاس به انبوه زباله‌دان تاریخ پرتاب میکند. آیا خواستِ نوعِ انسان خواستی تماما خودمدارانه نیست؟

هیچ نیازی نمی‌بینم که چیزی را بپذیرم که می‌خواهد خواست‌اش را به دوش‌ام بیندازد و به ما نشان دهد که تنها دل‌مشغولِ خودش و منفعتِ خودش است، نه ما و منفعت مان. خودتان به باقی نظر کنید. آیا حقیقت، آزادی، بشریت و عدالت چیزی جز این می‌خواهند که شما شیفتۀشان شده و به آن‌ها خدمت کنید؟

آن‌ها همه از کرنشِ غیرتمندانه برای خود لذت می‌برند. تنها به کشورهایی که وطن‌پرستانی ازجان گذشته از آنان دفاع می‌کنند، نظر کنید. وطن‌پرستان در نبرد با گرسنگی و احتیاج به درون جنگی خونین می‌افتند. این‌ها برای وطن چه اهمیتی دارد؟ وطن با کودی از اجساد آن‌ها «شکوفا میشود.» افراد برای «خواستِ بزرگِ وطن» کشته می‌شوند و وطن با چند کلمه از آنان سپاسگزاری کرده و بهرهٔ خود را می‌برد. من این را نوعِ بهادهندۀ خودمداری می‌نامم.

 

ماکس اشتیرنر
خود و هرآنچه از اوست
https://t.me/ketab_khane_shoreshi/50

ترجمۀ نیما حیاتی مهر
نشر قدرت
بخشی از صفحات ۱۱ و ۱۲

هرآنچه می‌خواهید در مورد آنارکوایگوئیسم (به اصطلاح آنارشیسم اشتیرنری) و ایگوئیسم بدانید:
https://t.me/anegofromworld/2318