این حکومت مرگبار را به زیر کشیم!
حکومت جمهوری اسلامی یکی از فرقههای مرگ است.
حاکمان رژیم، مرگ و مردگان را میپرستند.
قربانیان طمع و سیاستبازیهای آنها «شهید» اند.
گورستانشان «بهشت» است.
جغرافیای ایران پر شده است از مقبره امامزادههای راستین و دروغین.
جغرافیای آباد منطقه را به نابودی کشاندند.
قوانین، دین، عیدها، سیاستمداران، اهداف، اولویتها، مانند همه دولتهای جهان، همگی پایبند به گذشته و جهان مُردگان هستند؛ از همه چیز این سیستم دولتمداری و اقتدارگرائی بوی کهنگی و مرگ بیرون میزند؛ اینان در کل با جهان زندگی، در جنگ هستند.
ولی این رژیم از مرگ خود میهراسد و حاضر است که تکتک ما را قربانی کند تا لحظهای به عمر خود بیافزاید. در واقع حاکمان رژیم به ما حکم میدهند که «بمیریم»:
«ما» که فرودست هستیم و سرمایه نداریم.
«ما» که از جوامع مردمی و زبانی دیگری هستیم.
«ما» که دین و رسم و اصول متشنج و مرگبار آنها را نمیپذیریم.
«ما» که پناهنده و آواره از حکومت دینی همسایه هستیم.
«ما» که کوییر و از گروه الجیبیتی هستیم.
«ما» که «زن» هستیم.
سرمایهداری، نژادپرستی، دینسالاری، ملیگرایی، مردسالاری و پدرسالاری ستونهای این فرقه مرگ به نام جمهوری اسلامی هستند.
همه، مرگ ما را میطلبند و؛ اما در قیام آبان ۹۸، قیام تشنگان، قیام نان، قیام عربهای خوزستان، قیام بلوچستان، قیام کردستان، و و و… مردم با شورش به حکومت پاسخ دادهاند: « مرگ؛ اما “نه قبل از شما حکمگرایان!”»
اکنون شاهد شورش دیگری هستیم؛ شورشی در مقابل حکم مرگ حکومت به زنان جغرافیای ایران.
هزاران زن را در حکومت نکبتبار خود شکنجه و تجاوز کردند و این هفته ژینا (مهسا) امینی را به نام حفظ دین و قوانین حجاب کشتند. مرگ ژینا جرقهای شد برای شورش و کنش امروز.
امثال رضا پهلوی و سلطنتطلبان و راستگرایان ما را با عزاداری به منفعل شدن فرا میخوانند. ولی ما نباید به این اراجیف این شارلاتانهای بزدل و اقتدارگرا گوش کنیم، بلکه باید توجه خود را به کوچه و خیابانهای سنندج و سقز کنیم که فریادهای «ژن، ژیان، ئازادی»، «زن، زندگی، آزادی» میان آنها میپیچد؛ شعاری برخاسته از روژاوا با آرمانهای آنارشیستی، فمینیستی که در مقابل داعش، یکی از پیشرفتهترین شیوه خودسازماندهی را نه تنها در منطقه و جغرافیای ما بلکه در تمام جهان ساختند.
تمام حکومتهای جهان مطیعبودن ما را میطلبند حتی وقتی که فرمان آنها سرانجام به مرگ ما میکشد. زمانش فرارسیده است که ما به مردم سنندج و سقز بپیوندیم. زمان آن فرا رسیده است که منفعل نباشیم؛ مطیع نباشیم؛ پیرو نباشیم.
زمان آن رسیده است که این حکومت شوم را که هرچندی از جوامع زیر سلطهاش را به قربانی میطلبد نابود کنیم. زمان آن رسیده است که این فرقه مرگبار بمیرد.
زمان آن رسیده که برای زن، زندگی، و آزادی بجنگیم و سرانجام جامعهای بر پایه این اصول بسازیم.
پس زنده باد قیام مردم ایران علیه فرقه مرگ؛ جمهوری اسلامی!
بخش رسانه ای فدراسیون عصر آنارشیسم