انفجار آموزشگاه کاج و موج اعتراضات


موج اعتراضات پس از انفجار روز جمعه در آموزشگاه کاج بسیار گسترده بود و از جهات مختلف، متنوع نیز بود:

یک؛ اعتراضاتِ پس از حمله بر آموزشگاه کاج در غرب کابل، یکی از بدنه‌های مبارزاتی موثر در افغانستان را به تحرک در آورد که عبارت از اعتراضات دانشجویان بود. اعتراضات دانشجویان دانشکده تعلیم و تربیه در کابل، نخستین حرکت دانشجویی علیه طالبان به شمار می‌رود که فوراً وارد شکل گسترده‌تری شد و اوج خودش را در شهرهای هرات و بلخ به نمایش گذاشت.

اعتراضات دانشجویی، یک‌ ویژگی منحصر به فرد دارد و آن انسجام بهتر و بیشتر است. این انسجام به دلیل آشنایی دانشجویان با یک‌دیگر و روابط از قبل شکل گرفته‌ای به وجود آمده که در ساحت دانشگاه مهیا است.

با این همه، ضروری است که دانشجویان مواظب افراد نفوذی طالبان در میان خود نیز باشند؛ زیرا اخبار و گزارش‌ها، نشان از سرکوب بسیاری از اعتراضات دارد که متأسفانه به دلیل فاش شدن اسرار، اتفاق افتاده است.

دو نمونه بارز آن، مسموم ساختن دانشجویان دختر در لیلیه دخترانه دانشگاه کابل و بازداشت چهل تن از دانشجویان پسر در دانشگاه البیرونی ولایت کاپیسا است(سرنوشت این دانشجویان هنوز هم روشن نیست).

دو؛ اعتراضاتی که در واکنش به کشته‌شدن دانش‌آموزان در غرب کابل صورت گرفت، اعتراضاتی در چندین ولایت بود و همزمان با وجود شکاف‌های قومی، توانست تا جای ممکن جوامع مختلف افغانستان را در بر بگیرد.

سه؛ این اعتراضات، در حد کم اما موثر، توانست پای مردان را نیزوسط بکشد؛ دانش‌آموزان مکتب عبدالرحیم شهید، دانشجویان دانشگاه البیرونی در کاپیسا، حضور نسبی مردان در اعتراضات خیابانی مزار و هرات، از نمونه‌های بسیار روشن آن بود.

چهار؛ اعتراضاتی که هنوز هم به اشکال مختلف جریان دارد در خارج از افغانستان نیز موجب گردهمایی‌های زیادی شد.

پنج؛ شکل دیگر این اعتراضات که تنوع و در عین حال ارتباط مبارزین را با هم نشان می‌دهد؛ کمپین‌های مختلف هشتگ‌نویسی، مخصوصاً هشتگ بود که در ظرف یکی دو روز در توییتر به اوج خود رسید و هنوز ادامه دارد.

شش: این اعتراضات، همصدایی‌هایی را نیز به وجود آورد که از سوی شاعران، نویسندگان و روزنامه‌نگاران افغانستان، فعالین سیاسی و مدنی ایران، دانشجویان پاکستان و… صورت گرفت.

یادداشت‌های مهم:

یک؛ اعتراضاتی که از آن یادآور شدیم، نتیجه‌ی یک سال مبارزه پیگرانه زنان در خیابان‌های شهرهای افغانستان است. تداوم اعتراضات زنان افغانستان، هرچند با مخالفت‌های بسیاری و سد راه‌سازی‌های زیادی از سوی اقشار مختلف جامعه رو‌به‌رو بود و همچنان سرکوب سختی را از سوی طالبان تجربه کرد و هنوز هم با هر دوی این مشکلات همراه است؛ توانست، تاثیر بسیار غیر منتظره‌ بر افکار عمومی بگذارد.

دو؛ همانطور که مشاهده کردیم، این زنان بودند که نیروی اصلی اعتراضات را تشکیل می‌دادند و این زنان هستند که می‌توانند این مبارزات را ادامه بدهند. نقش مبارزات زنان در افغانستان، چنان پر رنگ است که در صورت کسب تنوع بیشتر و همبستگی‌های بیشتر، می‌تواند همان قیامی را که در ایران شاهد آن هستیم در افغانستان نیز رقم بزنند.

سه؛ اگر اعتراضات دانشجویان، اعتراضات دانش‌آموزان، اعتراضات معلمان که پارسال در هرات اتفاق افتاد و دیگر صنف‌های اجتماعی، می‌توانستند، مثل اعتراضات غیر صنفی زنان (حرکاتی چون اعتراضات دانشجویی هم بیشتر از سوی دختران دانشجو بود)، پیگیرانه و مداوم باشد، ما در همان ماه‌های نخست حضور طالبان شاهد یک قیام از سوی مردم می‌شدیم.

چهار؛ اعتراضات امروزهای افغانستان، شروع تنوع حرکت‌های اعتراضی است زیرا دانشجویان، دانش‌آموزان، مردان و مردمان را از پشت مرزها با خود همراه ساخته است.