عارف قَنبرزهی، کودک کار، آنارکوایگوئیست


همقطار عارف با یک زن و شوهر پیر، در خرابه‌ای که این سه نفر با هم تلاش در ساختنش داشتند زندگی می‌کرد و در همان‌جا طی مقاومت برای دستگیری به قتل رسید.

او در گردهمایی‌های همقطاران اتحادیۀ آنارکوایگوئیست‌های این منطقه و جمع‌های خودمانی، به فلسفه به‌ویژه سوفسطائیان، نیچه و بیش از همه اشتیرنر علاقه نشان می‌داد و دوست داشت هگل را بخواند تا نقد اشتیرنر بر روح هگل را بفهمد. همچنین برخی از فلاسفۀ پساساختارگرا نیز برایش تا حدی جالب بود.

ما آنارشیست‌ متولد شدیم و زندگی کردیم. هنگام تولد در مناطقی که به خواست سیستم جمهوری اسلامی مانند گتوهای غرب پر از رنج و خشونت سیستماتیک علیه مردم و طبیعت منطقه بوده، تنها راه بقایمان دفاع از خودمان در برابر سیستم بوده. ما همیاری داوطلبانه، دفاع از خود، همبستگی به علت آیندۀ مشترک را یاد داشتیم، کسی ما را آنارشیست نک


رده و فقط هرکداممان در زمانی متفاوت و اغلب به صورت بسیار تصادفی به واسطۀ تبلیغات و فعالیت‌‌های اتحادیۀ آنارشیست‌های جغرافیای موسوم به افغانستان و ایران فهمیده‌ایم که این تفکری که داریم را آنارشیسم صدایش می‌کنند. این موضوع برای اغلب همقطاران اتحادیۀ آنارکوایگوئیست‌های این منطقه صادق است.

همقطار عارف عزیز به واسطۀ دوستی‌اش با یکی از همقطاران آنارکوایگوئیست‌ این منطقه از هسته‌های اولیۀ تشکیل اتحادیۀ آنارکوایگوئیست‌های جغرافیای موسوم به سیستان و بلوچستان شد. کپی‌‌ای از ترجمۀ «یگانه و هرآن‌چه از او ست» را به او تقدیم کردم و در مورد این کتاب بسیار با هم گفت‌وگو می‌کردیم بالاخص که در خواندن و نوشتن به زبان نامادری‌اش هنوز ضعف داشت.

همقطار عارف و همۀ هستۀ اولیۀ تشکیل‌دهندۀ آنارکوایگوئیست‌های جغرافیای موسوم به سیستان‌وبلوچستان ایران و هستۀ اولیۀ تشکیل‌دهندۀ آنارکوایگوئیست‌های جغرافیای موسوم به کرمان ایران با تحقیقات و گفت‌وگوهای اعضا با هم و تحت تأثیر اتحادیۀ آنارشیست‌های جغرافیای موسوم به افغانستان و ایران با آنارشیسم آشنا شدند و تأثیر چشم‌گیر گرایشمان به ایگوئیسم نیز با آشنایی من از ترجمۀ اولیۀ دوستی در خوابگاهی از کتاب مطرح اشتیرنر شروع شد و مطرح‌کردن این گرایش ضداقتدارگرا و جذابیت‌های خاص آن به همقطاران.

همقطار عارف با دست‌فروشی امرار معاش می‌کرد از لیف گرفته تا چاقوهای جیبی و قرص ترامادول که البته در آن مناطق خریدوفروش این‌ها بسیار معمول است.
او سال‌ها آرزو داشت که با پس‌انداز خود کلاش افغانی بخرد و متأسفانه پیش از رسیدن به خواستۀ خود به قتل رسید.

 

خاطرات سرفرازی و مبارزاتت همواره در یادمان می‌ماند.

پی‌نوشت‌: اتحادیۀ آنارکوایگوئیست‌های جغرافیای موسوم به سیستان‌وبلوچستان و اتحادیۀ آنارکوایگوئیست‌های جغرافیای کرمان به عنوان دو خودسازماندهی از خودسازماندهی‌های فدراسیون عصر آنارشیسم هستند.

 

آزاد کیانی

 

More about comrade Aref Ghanbarzai:
In Farsi/Dari:
https://asranarshism.com/fa/1401/08/25/aref-ghanbarzai-2/

In English:
https://asranarshism.com/1401/08/25/aref-ghanbarzai-1/
https://www.anarchistfederation.net/in-memory-of-our-15-year-old-member-comrade-aref-ghanbarzai/