انقلاب سیاه


شعر از: خنیاگر سرخ

انقلاب سیاه

هنوز نهان شده در آخر این ویرانیم

سکوت از من گرفت تمام فرصت آزادیم

هنوز مشغول لایک در صفحه نابودیم

منتظر نشسته ام بیایند آزادم کنند

از این ویرانی که ساختم رهایم کنند

اما رهایی بی معناست تا وقتی

نفهمم قهرمان خودمم نه غلامرضا تختی

شاید نهان نشدم تا اخر درین بدبختی

شاید بیاید روزی که پایان یابد این سختی

شاید سوزن را دست بگیرم و ببافم رویا را

با خوشبختی و عشق و سرمستی بسازم دنیا را

هر چند این انقلاب در نگاه اول هست سیاه

ولی در انتها رهایی ست از هر ریا

بعد ازین هزارتوی فاسد حکومت

بلاخره میرسیم جایی که نیست دولت