از جلوه ‌نمایی حامیان طالب در استیج‌های بین‌المللی تا کاندید شدن در جایزه نوبل


نوشته: رهیاب

از جلوه ‌نمایی حامیان طالب در استیج‌های بین‌المللی تا کاندید شدن در جایزه نوبل

پس از به قدرت رسیدن/رساندن طالبان بر افغانستان این برای چندمین بار است که سازمان‌ها و نهادهایی رسانه‌ای_استخباراتی از چهره‌های رهبری طالبان و افراد همسو با طالبان شخصیت‌سازی می‌کنند.

انستیتوت تحقیقات صلح اسلو، محبوبه سراج را برای دریافت “جایزه‌ی صلح نوبل” کاندید کرده است. خانم سراج بارها در رسانه‌های مختلف به طور مستقیم و غیرمستقیم خواهان به رسمیت شناسی حکومت طالبان شده است و به نحوی لابی‌گری نموده است. در ضمن او از جمله کسانی‌ است که با کتمان‌سازی و توجیه‌گری بی‌شرمانه، نسل‌کشی هزاره‌ها در دوره‌ی عبدالرحمان، شاه مستبد افغانستان را انکار نموده است. با توجه به‌این، من فعالیت حقوق‌بشری و عمل‌کرد موثری را برای کاندید شدن این آدم برای این جایزه نمی‌بینم.

جایزه‌ی بلبایو هسپانیا به خاطر شجاعت زنان مبارز افغانستان به فوزیه کوفی، نماینده‌ی پیشین مجلس نماینده‌گان افغانستان داده شد. درحالی‌که خانم کوفی پس از حاکمیت طالبان از افغانستان فرار نمود و از جمله هیأت شورای صلح قطر با طالبان بود.

مجله‌ی تایم ملا عبدالغنی برادر، معاون ریس‌الوزاری طالبان را به عنوان صد چهره‌ی تاثیر‌گذار سال ۲۰۲۱ معرفی نموده بود. قابل یادآوری است که در لیست آن کاندیدان خانم محبوبه سراج نیز شامل بود.

در نشست مونیخ که قرار است در مورد افغانستان گفتگو صورت گیرد، خانم محبوبه سراج، این چهره‌ی مشکوک و استخباراتی و حسنا جلیل معین وزارت داخله‌ی جمهوریت غنی به عنوان نماینده‌گان زنان افغانستان دعوت شده‌اند. درحالی‌که این افراد هیچ پیوندی با زنان و مردم مظلوم افغانستان نداشته و ندارند.

در اواخر قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، حکومت امپریالیستی انگلستان وقتی در سیاست داخلی افغانستان دخالت داشتند، یکی از پالیسی‌های آن‌ها این بود که مهره‌های شان‌را بزرگ‌نمایی نمایند و برعکس چهره‌های مردمی و مخالف شان‌را کوچک نمایی و ترور شخصیتی می‌کردند. این عمل بیشتر از سوی نویسنده‌گان مزدبگیر و جاسوسان شان عملی می‌گردید که این سیاست تاکنون نیز پابرجاست.

در سال ۲۰۱۴ نیز محمد اشرف غنی احمدزی به عنوان مهره‌ی استخباراتی آمریکا وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شد، نخست رسانه‌های غربی اورا به عنوان دومین متفکر جهان معرفی کردند. اما هیچ‌کسی نپرسید که این آقا با چه معیاری و در چی آزمایشگاهی مغز متفکر شناخته شده‌است.

در نتیجه با صراحت می‌توان گفت که انتخاب افراد در استیج‌های جهانی و بزرگ‌نمایی شان به گونه‌های مختلف جز منافع دولتی_استخباراتی چیزی بیش نیست. این اعمال از یک طرف چهره‌ی واقعی حکومت‌ها و سازمان‌های عوام‌فریب و نیرنگ‌باز را نمایان می‌کند و اعتبار کذایی شان‌را هویدا می‌نماید، از جانبی‌هم موجب شناسایی مهره‌های مشکوک و استخباراتی می‌شود.

پس با ماست که علیه هرنوعی از مصادره‌گری و امتیاز طلبی‌های سلطه‌طلبانه و نخبه‌گرایانه‌ی حکومت‌ها، چهره‌ها و سازمان‌های فریب‌کار موضع‌مان را روشن بیان نموده و آن‌را محکوم نمایم