این نخستین نوشته ی رفیق آنارشیست سُهیل عربی پس از رهائی موقت از زندان می باشد:
++++
ما موظف به امیدوار و مصمم ماندنیم…
عمو سعید ( ماسوری) از چند روز پیش ، طبق معمول هر سال سبزه و بقیه لوازم سفره هفت سین را فراهم کرد، با هم فرشا و موکتای بندُ شستیم، دیوارا و هواخوری را تمیز کردیم، عمو حسن( صادقی ) و محمد (شافعی)شیرینی و کلوچه درست کردن ، مصطفی و حمزه شام شب عید( سبزی پلو ) درست کردن…
هر کس یک جای کارُ گرفت تا باز بتونیم با همین امکانات ، تا حدی فضا را شبیه به خانه کنیم، تا به ویژه جوانتر ها کمتر حس غربت و دلتنگی کنند و دوری از عزیزان کمتر آزارشان دهد…
امسال ، سال ویژه ای بود ، پر از رویدادها و تحولات امیدبخش، البته که سختی ها و مصیبت هم کم نداشتیم…
ولی تحولات مهمی نسبت به سالهای پیش داشتیم
چند تا از قدیمی های بند ، پس از سالها حبس ، آزاد شدند
عمو ارژنگ ( داودی) ، آقای پیروز منصوری و …
چند تا جوان هم به جمع ما پیوستند
ترکیبی از خیلی با تجربه ها و خیلی جوانها باعث انتقال انگیزه جوانها به ما پیرمردها و انتقال تجربه ما به جوانها شده …
هر زندانی خیلی زود به خانواده جدیدش ( همبندی هایش) عادت می کند و جدا شدن و جدا ماندن از هر کدام از خانواده ها سختی و زجر زیادی دارد ، اما به هر روی برای رسیدن به آزادی باید بر این سختی ها غلبه کرد …
پشت دیوارهای این بندها دادخواهان بسیاری در حال تلاش برای حفظ روحیه خود و همبندیانشان هستند و آنچه امیدبخش است روحیه بالای مبارزان و همبستگی بین آنهاست که امیدواریم در همه جا این اتحاد تقویت شود…
روحیه بالا و همبستگی زندانیان سیاسی بسیار امیدوار کننده است، همین همدلی را در خیابانها و در اعتراضات هم دیدیم، مردم برای ایجاد تحولات مثبت مصمم شده اند و نوروز واقعی( روزهایی نو و خوب ) را به زودی می سازند…
امیدواریم این آخرین سالی باشد که عزیزانمان در بند هستند، امیدواریم که سالهای اعدام و شکنجه را هرچه زودتر و با اتحاد و رزم مشترکمان به پایان برسانیم…
سر میاد زمستون
#دادخواهان_دربند
نوروزمان پیروز
[بیست و نهم اسفند ماه ۱۴۰۱]