By Hasse-Nima Golkar
فرزاد کمانگر متولد سال ۱۳۵۴ خورشیدی؛ روزنامه نگار، مددکار اجتماعی، فعال محیط زیست، فعال صنفی، … و آموزگار روستا در شهر کامیاران کوردستان واقع درشمال غرب ایران بود.
او در مرداد ماه ۱۳۸۵ در طی مسافرت به تهران دستگیر شد و در زندان های گوناگون زیر شکنجه های شدید دولت فاشیستی اسلامی – شیعی حاکم بر ایران قرار گرفت و از جمله به اتهام عضویت در «حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)» بدون هر گونه مدرک و بدون حق انتخاب وکیل مدافع برای خود، به مرگ محکوم شد و در تاریخ ۱۹ اُردیبهشت ماه ۱۳۸۹ همراه با چند زندانی سیاسی دیگر: علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در زندان بدنام اوین واقع در شمال تهران اعدام گردیدند. پیکر هیچکدام از آنها هرگز به خانواده هایشان تحویل داده نشد و محل دفن آنان نیز تا کنون ناشناخته باقی مانده است.
فرزاد کمانگر در نامه ای از زندان به شاگردانش از جمله نوشته است:
«سلام بچه ها! دلم برای همه شما تنگ شده است. اینجا شب و روز با خیال و خاطرات شیرینتان، شعر زندگی می سرایم. هر روز به جای شما به خورشید سلام می گویم و از لای این دیوارهای بلند با شما بیدار می شوم، با شما می خندم و با شما می خوابم…..
کاش می شد دوباره و دزدکی دور از چشم ناظم اخموی مدرسه الفبای کوردی مان را دوره می کردیم و برای هم با زبان مادری شعر می سرودیم و آواز می خواندیم و سپس دست در دست یکدیگر، می رقصیدیم و می رقصیدیم و می رقصیدیم»!