ظاهراً ناسیونالیسم مغلوب میخواهد با ناسیونالیسم نهادینه شده بجنگند اما چرا برای رفع مشکل ناسیونالیسم لوکال ایجاد میکند؟ بیاییم فرض کنیم یک به اصطلاح مهاجر یا یک اصالتاً عرب وسط این لوکالهای فارسمحور، یا اساساً اتنیکهای اقلیت در فضای اتنیک غالب چگونه پس از تشدید نژادپرستی به واسطۀ این گفتمان دوام خواهند آورد؟
دولتها همواره از ناسیونالیسم برای سرکوب استفاده کردند و دولتیکردن ناسیونالیسم طبیعتاً دهشناک است؛ مثلاً مرز عملاً ابزار سرکوب است کشیدن مرز بیشتر برای حذف سرکوب خندهدار نمینماید.
سرکوب مداوم ناسیونالیسم مغلوب توسط ناسیونالیسم غالب از آن موجودی خونخواه و منتقم ساخته که خیلی وحشیتر از ناسیونالیسم غالب شده. بعد از این همه سال زندگی مهاجران هزاره و پشتو در ایران کتکزدن صدها نفر از ایشان را در همین درگیری طالب، طلبه علت اساسیای بجز دولتگرایی دارد؟
من حقیقتاً و به واسطۀ متد عملی_پژوهشی به شدت به کاربرد نهادهای هویتی یعنی در حال حاضر به کاربرد نهادهای اتنیکی علیه دیگری بزرگ باورمندم اما این شیوه کاربست با توجه به مناسبات درونی و گفتمان به اصطلاح الیت کارکردی فجیع خواهد داشت.
گندم