طالبان در این دو نیم سال قدرتگیری خود از هیچ نوع جنایت و ظلم علیه مردم افغانستان دریغ نکردند. آنها در کنار وضعیت که خلق کردند بدون کدام تاملی به روند بازداشت مخالفان خویش به صورت علنی و پنهانی ادامه دادهاند.
در این اواخر کارگردان تهیدست هم شامل این روند شدهاند و طالبان به بازداشت دستفروشان، گداها و کراچیرانها ( رانندگان گاری دستی) آغاز کردهاند. اما بنابر ماهیت این گروه احتمالات مختلف وجود دارد.
برادرم که با روی کار آمدن طالبان تازه از دانشگاه فارغ شد ولی به دلیل بسته شدن اکثریت ادارات خصوصی، موسسات، نهادها، مکاتب، مراکز آموزشی و تبدیل شدن ادارات دولتی به مرکز خودی طالبان تا امروز نتوانسته کار بیابد و به دلیل بیکاری یک گاری دستی خریده و از صبح تا شام با برادران دیگرم در بازارهای شلوغ کابل منتظر این میمانند که کسی پیدا شود تا خریدش را با گاری خویش انتقال دهند و پولی ناچیزی بدست بیآورند.
در کنار بیکاری، بیپولی و ناچاری که گروگان حال مردم افغانستان بخصوص جوانان بیکار شده است طالبان شبیه نمک روی زخم آنها را به بهانههای مختلف اذیت میکنند.
چندی پیش، برادرانم طبق معمول با گاریهای خویش به بازار برآمده بودند. اطراف عصر بود که طالبان با ماشینهای شان وارد بیروبار بازار شدند و بدون تأمل و پرسان پیر، کودک و جوان که دست فروش، گدا و کراچی ران بودند دستگیر میکردند و د ماشین میانداختند. برادر منم یکی از همان کارگران که جرم شان فقر بود بازداشت شد و این چند شبی است که از زنده و مردهاش خبری نیست.
چون برادر دیگرم همان روز در کشوگیرهای طالبان با کارگران فرار کرده بود به خانواده اطلاع داد که او را طالبان برد. ولی من همواره به فکر اکثر آن کارگران بخصوص کودکان گدا و دستفروشان که فامیلهای شان بیخبرند و چقدر از لادرک شدن فرزندان شان نگران باشند استم.
چندین روز است که پدر و مادر پیرم پشت در زندان میروند و تا شب منتظر میمانند تا خبری فرزندشان را از داخل زندان مطلع شوند. آنها میگویند پشت زندان تصویری وحشتناک و تراژدی دیگری از مردم افغانستان است. همه مردم با صدهای بلند میگیرند که فرزندان و اعضای خانواده شأن را به چه جرمی برده آید! اما همواره با تهدید و خشونت عساکر طالبان که دم در زندان اند مواجه میشوند. آنها میگویند در همین چهار روز چهار جسد کودک از داخل زندان بیرون شد اینکه این کودکان به دلیل ایست قلبی، شکنجه و یا تجاوز جنسی کشته شدهاند مشخص نیست و کسی جرأت صدا بلند کردن را ندارد.
بنابر ماهیت فاشیستی، سرکوبگر و تروریستی این گروه احتمالات میرود که طالبان با بازداشت و تهدید این کارگران میخواهند طوری وانمود کنند که با آمدن آنها میزان فقر و بیکاری پایین آمده است. همچنان طالبان برای امرار معاش کارمندان و نظامیان خود میخواهند از طریق گرفتن مالیات و کرایه از دکانداران استفاده کنند بنا برای این دستفروشان و گاریرانها غرفههای دولتی میدهند تا آنها برای شأن مالیه بپردازند و کرایه بدهند.
طالبان با دستگیری و گروگانگیری این کارگران میخواهند از جامعه جهانی پول بگیرند. و مسئله که خیلی مهم است اینست که طالبان بنابر تجربه که خودشان در حملات دارند میترسند و میخواهند با شناسایی گرفتن اثر انگشت این کارگران بفهمند که حملات را که غیر از این گروه در این دو سال انجام میدهند چه کسانی هستند چون طالبان در بیست سال گذشته اکثریت حملات خود را به شکل یک کارگر دستفروش یا هم توسط کودکان گدا انجام میدادند بنا آنها با این روند میخواهند شناسایی کنند.
غیر از آن طالبان همواره لیست افراد مخالف خویش را که شامل کارمندان و نظامیان حکومت قبلی است، اعضای و وابستگان جبهه مقاومت، اعضای داعش و دیگر در دست دارند و برای پیدا کردن این افراد میخواهند از این طریق پیش بروند.
این در حالیست که این ماجرا اصلا رسانهای نشده است و طالبان هم بیباکانه به جنایت خویش ادامه میدهند.