یه مُش خونه همیشه توی خونه
یه مُش خونه کنار رخت خوابت
یه مُش خونه که دیوارا رو شسته
یه مُش خون روی سطرای کتابت
یه مُش خون میچکه از آسمونا
خطا کردهن ولی خب دیگه دیره
یه مُش خون میره تو جوب محله
همون خون میره تا سوریه میره
یه مُش خونه کنار رخت خوابم
اگه شب رو نخوابم خوب و آروم
یه مُش خونه کنار کوچه امّا
یه مُش خونه یکم ساندیس و باتوم
یه مُش خونه شبیه شاچراغه
همه داد میزنن کار همونه
خدا حرف میزنه اینجا همیشه
یکی لب میزنه اونم میخونه
همون خونی که دیوارا رو شسته
همون خون میچکه آروم تو خوابش
یه مُش خونه یه روزی توی خونهش
همون خون میچکه از رخت خوابش
بداهۀ ارسالی دو همقطار