در اعتراض به نفروختن نان به افغانستانی‌ها در ایران:


در اعتراض به نفروختن نان به افغانستانی‌ها در ایران:

نان،

دسترسی به نان، به معنای زندگی

و نبود نان، تهدیدی‌ست علیه زندگی، زندگیِ تهی‌دستان،

و قطع نان،

قطع نان نماد سرکوب و نابرابری است:

یک قرص نان،

یک گرده نان،

یک تکه نان،

یک لقمه نان،

خرده نان،

نان، نان، نان،

تنور داغ نانوایان و بوی خوش نان به مشام گرسنگان،

دزدی شورانگیز  ژان والژان در کتاب بینوایان برای یک قرص نان و ۱۹ سال حکم زندان،

سفره‌های خالیِ تهی‌دستان از نان،

فریاد اعتراضی انسان‌ها در تقسیم ناعادلانه نان،

خودکشی‌های بیچاره‌گان برای یک لقمه نان.

و همچنان اما نداشتنِ نان،

بازداشته‌شدن از خوردن نان،

تهی شدنِ دست از نان،

جرقه‌ای برای طغیان، شورش و قیام است:

تهی شدنِ دست از نان،

و احتکار  آرد و فساد حکومت‌ها و سرمایه‌داران برای انحصار نان،

تهی شدنِ دست از نان،

و نقشِ محوریِ تاریخی‌اش در قیام‌های فرودستان،

تهی شدنِ دست از نان،

و شورش گرسنگان برای تسخیر نان، نان، نان…

تا قیامِ نان،

تا

« نان، کار، آزادی»،

و سخن نابِ

«کار بخواهید؛ اگر به شما کار نمی‌دهند، نان بخواهید؛ اگر به شما کار یا نان نمی‌دهند؛ به زور بگیرید!»

از  رفیق زن، شورشیِ آنارشیست اِما گُلدمن