ماموریت ناممکن جمهوری اسلامی و احزاب اسرائیلی


نویسنده : راوی

ماموریت ناممکن جمهوری اسلامی و احزاب اسرائیلی

در نظام‌های سیاسی ایران و اسرائیل، گروه‌هایی وجود دارند که به دلیل رفتار تندروانه‌شان نقش برجسته‌ای در سیاست داخلی ایفا می‌کنند. در ایران، این گروه‌ها تحت عنوان آتش به اختیاران ارزشی شناخته می‌شوند، در حالی که در اسرائیل، شهرک‌نشینان صهیونیست برای مثال در الخلیل نمونه مشابهی به شمار می‌روند. از دیدگاه جامعه‌شناختی، وجود چنین گروه‌هایی در دل نظام سیاسی، به دلیل ماهیت همواره مخاطره‌آمیز وضعیتی که این حکومت‌ها با آن روبرو هستند، قابل درک است.

این گروه‌ها به دلیل ترس‌های واقعی و ذهنی که بر فضای سیاسی حاکم است توجیه هایی برای حضورشان می یابند و اغلب به دلیل هویت های این دولت ها از مزایای خاصی بهره‌مند می‌شوند که به نوبه خود تعامل و همزیستی دولت‌ها با ایشان را پیچیده می‌کند. از طرفی، تصویر ذهنی منفی که از این گروه‌ها در جامعه وجود دارد، باعث می‌شود آن‌ها به رفتارهایی دامن بزنند که این کلیشه‌ها را(رفتار همراه با تندروی را*) تقویت و این باور منفی را تایید کند.

به علاوه این ها، ایدئولوژی های حاکمه بر این گروه ها را نیز در نظر بیاورید.و نتیجه انسان هایی خواهد بود که خودشان را فراتر از قوانین و با ارزش تر از سایر انسان ها می پندارند‌.

تلاش‌های دولت‌ها برای تعدیل و کنترل این نیروها، از طریق آموزش و تبلیغات و حتی ابزار های سود، معمولا با چالش‌های عمده‌ای مواجه می شوند و اغلب ناکام می‌ماند. دو دلیل اصلی این ناکامی ، اول مزایای فراوان و احساس خطر همزمان در این دو جماعت و نیز کارکرد دوگانه این گروه‌هاست: از یک سو آن‌ها به حفظ نوعی از نظم و امنیت که دولت‌ها به آن نیاز دارند، کمک می‌کنند، و از سوی دیگر، نمی‌توان هزینه‌های اجتماعی و بین‌المللی ناشی از عملکرد این گروه‌ها را نادیده گرفت. به این ترتیب، کارکرد این گروه‌ها برای بقای نظام سیاسی حیاتی اما همزمان پرمخاطره است.

هرچند این گروه‌ها می‌توانند زیان‌هایی برای جامعه و دولت داشته باشند، اما نقشی استراتژیک در ساختار سیاسی ایفا می‌کنند که موجب می‌شود تلاش برای تغییر بنیادین در رفتار و نقش آن‌ها با محدودیت‌های چشمگیری روبرو شود.