در زمانهای که انسان را از زمینش جدا کردهاند، دورانی که بذر را با مجوز و نان را با اطاعت میدهند، ایستادگی گندمکاران خوزستان، نوید رهایی است.
راهپمایی اعتراضی این زنان،مردان و در کل از هر طیف جنسی، جنسیتی زحمتکش، تنها اعتراضی صنفی نیست؛ بیانیهای است عملی علیه نظم تحمیلی، علیه مناسباتی که در آن، مالک زمین کسیست که در عمرش حتی یک بار خاک را لمس نکرده، و تولیدکننده، همان است که همیشه بدهکار است.
ما این راهپیمایی را نه یک رویداد منطقهای، که بخشی از نبرد جهانی انسان برای پس گرفتن کرامت، اختیار و زندگیاش میدانیم.
اعتراض گندمکاران خوزستان ضربهای است به نظمهایی که بر پایهی فرمان، انباشت، و تبعیت بنا شدهاند. نظمی که در آن، قیمت نان را دولت تعیین میکند، اما قیمت جان کشاورز را هیچکس نمیپرسد.
در این اعتراض، صدای زمین است که شنیده میشود؛ زمینی که به تملک درآمده، اما نه از آنِ کسانیست که آن را زنده نگه میدارند. این اعتصاب، فریاد حق مالکیت مستقیم بر حاصل دسترنج و حق تعیین سرنوشت اقتصادی و اجتماعی است.
این ایستادگی، علیه تمام ساختارهاییست که کار را از کارگر جدا کردهاند، زمین را از دهقان، و نان را از سفرهی مردم.
ما اعلام میکنیم:
با هر جنبشی که از دل مردم برمیخیزد، نه از دستور بالا، همراهایم.
با هر مبارزهای که مرکزیت و انحصار را به چالش میکشد، نه از طریق چانهزنی در سالنهای قدرت، همصدا هستیم.
و با هر دستی که برای کاشت، برداشت، و آزادزیستن بلند میشود، همپیمان خواهیم بود.
تا زمانی که قدرت، ثروت، و زمین از چنگ سلطهگران بیرون کشیده نشده و به جامعهای آزاد، همبسته و برابر سپرده نشود، این مبارزه ادامه خواهد داشت.
از گندم تا آزادی، راهیست که با ایستادگی آغاز میشود
در کنار گندمکاران، در کنار زمین، در کنار زندگی.
—
جبهه آنارشیستی
8 خرداد 1404.