By Hasse-Nima Golkar
پژوهش تحلیلی دربارهی پیشزمینه، روَند رُخدادها، و پیامدهای احتمالی اقدامات نظامی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل علیه دولتِ اسلامگرای شیعیِ حاکم بر ایران
در روز جمعه، ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ و پس از آن، اسرائیل حملهی نظامی گستردهای را با عنوان «عملیات طلوع شیران» آغاز کرد که هدف آن مواضع استراتژیک کلیدی تحت کُنترل دولت اسلامگرایِ شیعی حاکم بر ایران بود. این اهداف شامل تأسیسات هستهای، پایگاههای نظامی، مراکز فرماندهی از جمله ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و صداوسیمای دولتی، همچنین زیرساختهای موشکی و پهپادی بودند. بنا به گزارشها، بیش از ۲۰۰ هواپیما در مجموع ۳۳۰ بمب را بر حدود ۱۰۰ هدف پرتاب کردند
گزارشهای نخستین حاکی از آن است که، علاوه بر حذف چندین فرمانده ارشد و دانشمند هستهای، این حمله تا کنون مُنجر به کُشته شدن بیش از ۴۵۰ غیرنظامی و زخمی شدن بیش از ۳۵۰۰ نفر شده است
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گفته است که هدف از این عملیات جلوگیری از آنچه وی «تهدیدی موجودیّتی» خواند، بود و مُدّعی شد که «ایران [دولت اسلامگرای شیعی حاکم] به شکل خطرناکی به تولید سِلاح هستهای نزدیک شده بود»
شایان ذکر است که اکثریت مردم ایران، چه در داخل و چه در خارج از کشور، با این رژیم و نیز با برنامهی هستهای آن مخالفاند. از اینرو، همسانانگاری مردم ایران با جمهوری اسلامیِ اقتدارگرا به شدّت گُمراه کُننده است
بر پایه ی منابع اطلاعاتی، موساد پایگاهی مخفی برای پهپادها در خاک ایران تأسیس کرده و عملیات خرابکارانهای را علیه سامانههای پدافند هوائی و مکان های پرتاب موشک انجام داده است – که حدود ۸۰۰ پرتاب موشکی برنامهریزیشده را خُنثی کردهاند. هدف کلّی این بود که رژیم از دستیابی به سلاح هستهای بازمانده و توانِ نظامی آن تضعیف شود
در آغاز، دونالد ترامپ هرگونه دخالت مستقیم ایالات متحده آمریکا در حملات اسرائیل را انکار کرد. با این حال، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، بعدها اِذعان کرد که واشنگتن از پیش در جریان این حمله بوده، هرچند تأکید داشت که اسرائیل بهطور مُستقل عَمل کرده است
تا این لحظه، بیست کشور عربی و مُسلماننشین – از جمله مصر، اُردن، قطر، پاکستان و ترکیه – اقدامات اسرائیل را محکوم کرده و خواستار کاهش تَنِش شدهاند. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بر دیپلماسی بهعنوان تنها راهحل ممکن تأکید کرده و تعهُد اتحادیه اروپا برای ایفای نقش میانجیگرانه را اعلام نموده است
به دُنبال اجلاس هفت کشور صنعتی (جی ۷) در کانادا، ترامپ احتمال لزوم مُداخلهی مستقیم آمریکا را مطرح کرد و اعلام کرد که “نیاز فوری به یک عملیات” علیه رژیم ایران وجود دارد
در ساعات نخستین روز یکشنبه، ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، نیروهای نظامی ایالات متحده «عملیات پُتک نیمهشب» را آغاز کردند که سه تأسیسات عُمدهی هستهای در فوردو (تقریباً ۹۵ کیلومتری جنوب تهران)، نطنز و اصفهان را هدف قرار داد. ایالات متحده مدعی است که این سایتها یا به شّدت آسیب دیده یا کاملاً نابود شدهاند
این حملات شامل استفاده از ۶ بُمبافکنهای رادارگُریز “بی ۲”، موشکهای کُروز تاماهاوک، و بمبهای پُرقدرت و نفوذگر«سنگرشکن جی.بی.یو-۵۷» بود. هر کدام از این بمب ها با وزن بیش از ۱۳ تُن و توانِ حمل ۲.۷ تُن موّاد مُنفجره، قادر به نفوذ تا ۶۰ متر در عمقِ بُتُن مُسلّح هستند. تنها ایالات متحده چنین قابلیّت فنّیای را در اختیار دارد، که بهویژه برای هدف قرار دادن تأسیسات عُمقیافتهی «فوردو» در عُمق ۸۰ تا ۹۰ متری زیر کوهی محصور در سیمان ضخیم ضروری می باشد
در یک سخنرانی عمومی، ترامپ این عملیات را «موفقیتی شِگرف در عرصه ی نظامی» توصیف کرده و اِدّعا نمود که ظرفیت هستهای ایران «نابود شده» و هُشدار داد که در صورت عدم حرکت [رژیم] ایران به سوی صُلح، حملات بیشتری در راه خواهد بود
این نخستین بار است که ایالات متحده آمریکا مُستقیمن تأسیسات مذکور در داخل خاک ایران را بمباران کرده و این نشانهای روشن از افزایش تشدید تَنشها و ارسال پیامی بازدارنده است
در واکُنش فوری، رژیم حاکم بر ایران موشکهای بالستیک خُرمشهر-۴/خِیبَر را بهسوی اسرائیل شلیک کرد. بنا بر گزارشها، بین ۸۰ تا ۱۰۰ نفر در مناطق اطراف تلآویو، حیفا و اورشلیم زخمی شدهاند
عباس عراقچی، وزیر امور خارجهی رژیم اسلامی، اعلام کرد که «دیگر دیپلماسی ممکن نیست» و تصریح کرد که تهران حقّ کامل دارد تا با اقدامات مُتقابل پاسخ دهد
همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی “آی.آ.ای.آ” اعلام کرد که هیچ سطح خطرناک تابش یا تهدید فوری برای جمعیت غیرنظامی گزارش نشده است
شورای أمنیّت سازمان ملل یک نشست اضطراری برگزار کرد. اتحادیه اروپا، بریتانیا، فرانسه و دیگر کشورها خواستار خویشتنداری شُدند، در عین حال به رژیم ایران هشدار دادند که از پیمان مَنع گُسترش سِلاحهای هستهای “اِن.پی.تی” خارج نشود
گام بعدی و پیامدهای پیشبینیشده چه خواهد بود؟
۱- ایران و پیامدهای داخلی
رژیم ایران به احتمال زیاد بهدنبال تلافی نامُتقارن از راهِ جنگ سایبری، حملات پَهپادی، و عملیات نیابتی از سوی حوثیها (یمن)، حزبالله (لُبنان)، حَماس (فلسطین) و دیگر گروههای شبه نظامی خواهد بود. انتظار میرود تبلیغات برای مقبولیّتبخشی به رژیم شدت گیرد، حتی در حالی که غیرنظامیان به دلیل هُشدارهای تخلیه و حملات اسرائیلی، مناطق مورد هَدف را تَرک میکنند
از سیزدهم ژوئن تا کنون، بیش از ۱۰۰,۰۰۰ نفر از تهران به منطقه های مازندران، گیلان، و اَلبُرز واقع در شمال ایران گریختهاند. گزارشهائی از عبور مرزی به سوی تورکیه، جمهوری آذربایجان، و اَرمنستان نیز منتشر شده، بهطوری که تا ۶۰۰ غیرنظامی ایرانی وارد تورکیه شدهاند – هرچند آنکارا رَسمن هرگونه خروج دستهجمعی را تکذیب کرده است
با وجود حدود ۳.۵ تا ۴.۵ میلیون پناهندهی افغانستانی ساکن ایران، این درگیری میتواند فشار بیشتری بر جمعیتی که پیشاپیش آسیبپذیر است وارد نماید
سازمان ملل متحد (یو.اِن) [در واقعیّت سازمان دولت های متحد] و کُمیساریای عالی پناهندگان (یو.اِن.اِچ.ثی.آر) نسبت به خطر فزایندهی یک بُحران انسانی هشدار دادهاند که میتواند بارِ بیشتری بر دوش سامانههای کومکرسانی بینالمللی بگذارد. تحریمهای اقتصادی و ناآرامیهای داخلی میتوانند به بیثباتی گُستردهتر مُنجر شوند، هرچند دولت در تلاش برای حفظِ کُنترل می باشد
۲- خاورمیانه – پیامدهای منطقهای
نیروهای همپیمان با ایران – از جمله حوثیها، حماس، و حزبالله – ممکن است حملات خود را علیه نیروهای آمریکائی و همپیمان در عراق، سوریه، و یمن تشدید کنند و خطرات بیشتری را متوجه نیروهای غربی در منطقه نمایند
۳- توازن قُدرت و پیامدهای دیپلوماتیک
تهران این حملات را نقض منشور سازمان ملل و حقوق بینالملل دانسته و بر حق خود برای “تلافی” تأکید کرده است. احتمال خروج از اِن.پی.تی وجود داشته که میتواند بازارهای انرژی را بیثبات کرده و قیمت نفت را افزایش دهد
گروههای شبهنظامی حزبالله و حوثی بهطور علنی وفاداری خود به ایران را بیان نموده اند. عربستان سعودی و إمارات متحده عربی پُشتیبانی دیپلماتیک خود از ایالات متحده را ابراز داشتهاند، اما از جانب حوثی ها با خطر بیشتر تلافی جویانه در دریای سُرخ مُواجه اند. ریاض ابراز “نگرانی عمیق” کرده و خواستار خویشتنداری شده است، در حالی که از محکومیت مستقیم پَرهیز می نماید
قطر و عُمان – که بهطور سُنتی میانجیگر بودهاند – اقدامات نظامی غرب را مورد انتقاد قرار داده و خواستار ازسَرگیری گفتوگوها شدهاند. عراق قدرتهای غربی را به شُعلهور ساختن بیثباتی منطقهای مُتهم کرده و به خطرات گستردهتر برای خاورمیانه اشاره کرده است
چین اقدامات ایالات متحده را محکوم کرده، آن را با “اشتباه جنگ عراق” مقایسه نموده و هُشدار داده که نظامیگری موجب طولانیتر شدن درگیری خواهد شد
اتحادیه اروپا، بریتانیا، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند، کانادا، و دبیرکل سازمان ملل همگی خواستار کاهش تنشها و بازگشت به دیپلماسی شدهاند. دیپلماتهای اروپائی در ژِنو (سوئیس) هشدار دادهاند که وضعیت «خطرناک» است و اجتناب از یک درگیری گستردهتر حیاتی است، حتّا با آنکه احتمال برقراری آتشبس در کوتاهمدت اَندک به نظر میرسد
آنتونیو گوتِرِش، دبیرکل سازمان ملل، هشدار داده که این درگیری میتواند «از کُنترل خارج شود و پیامدهای فاجعه باری برای غیرنظامیان داشته باشد»
پیامدهای حقوقی و سیاسی
مُنتقدان میگویند که این حملات، اقداماتی پیشدستانه و غیرقانونی بوده که بدون مُجوّز شورای امنیت سازمان ملل انجام شده است. در ایالات متحده آمریکا، قانونگذاران دموکرات تهدید به استیضاح کرده و خواستار کسبِ مجوز کنگره برای ادامهی خصومتها شدهاند
برخی در دولت ترامپ بهطور خصوصی ابراز نگرانی کردهاند که این حملات ممکن است منجر به جنگی طولانیمدت در خاورمیانه شود
نتیجه گیری
رُخدادهای ۱۳ و ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، نشانگر تشدید چشمگیر درگیری مُسلّحانه میان نیروهای آمریکا-اسرائیل و رژیم حاکم بر ایران است. اکنون جنگی منطقهای با این ویژگیها در جریان است
زیرساختهای هَستهای بهشدت آسیبدیده – رژیم اسلامگرایِ شیعیِ حاکم بر ایران دُچار ضربههای سنگین شده، هرچند رهبری آن همچنان پابرجاست
تلافی جوئی چندوَجهی – جنگ نامُتقارن، از جمله نیروهای نیابتی و حملات سایبری، اکنون در کانون واکنش رژیم ایران قرار دارد
بیثباتی منطقهای – جریان پناهجویان، نَوَسان های بازار نفت، و درگیریهای نظامی، بهطور همزمان بیثباتی را تشدید میکنند
ابهام بینالمللی – منشور سازمان ملل، هَنجارهای عدم إشاعه، و توازُن قدرت جهانی تحت فشار قرار گرفتهاند
آیندهای پُرآشوب – تشدید نظامی، اِصطکاک دیپلماتیک، اِختلال اقتصادی، و ناآرامیهای داخلی، در ایران و سطح جهانی در اُفق قرار دارند
اُپوزیسیون سیاسی پَراکنده ی ایران – که طی بیش از چهار دهه دُچار شکاف بوده – در حال حاضر توانِ سرنگونی رژیم تضعیفشده را به تنهائی ندارد. گامِ آغازین بالقوّه میتواند خیزشی مردمی و مُسلحانه از سوی مردم زحمتکش ایران باشد که مُنتهی به یک سیستم فدرال دموکراتیک مُبتنی بر شوراهای خودمُدیریتی شود
در نهایت از دیدگاهِ آنارکوسندیکالیستی، صُلح پایدار و هَمزیستی انسانی بدون سرنگونی جهانی نظام سرمایهداری استثمارگر، سرکوبگر و نابرابر و نیز فروپاشی دولت–ملتهائی که از آن پُشتیبانی میکنند – صرفنظر از شکل یا ایدئولوژیشان – مُمکن نخواهد بود
پژوهش توسط
هاسّه-نیما گُلکار