✍️
#سهیل_عربی
“من مستم و نترسم از چوب شحنگانش”
(مولوی)
مستی با تلخی میآید؛
تلخیای که بر تو تحمیل میشود، آنچنان که گویی باید روحت را از پای درآورد. اما چرا پس از نوشیدن این زهر، سرخوشی در جانمان موج میزند؟
خبر “تشدید شکنجه بر ” #سعید_ماسوری، که از برادر برایمان عزیزتر است،زهری است که میخواهند ما را به زانو درآورد. اما چرا این زهر، بهجای فروپاشی، عزمی راسختر در ما برمیانگیزد؟ دیالکتیک، زادهی پیوند دو نیروی متضاد است:
اندوه و خشم از تلخی شکنجه، با غرور و عزت درمیآمیزد.غروری که از وجود یاری چون سعید سرچشمه میگیرد؛او که پس از ۲۵ سال زندان و تحمل انواع شکنجه، همچنان خاری است در چشم ویرانگران، شکنجهگران و غارتگران.
از این زندان به آن زندان،از این شهر به شهری دوردست تبعیدش میکنند، اما او نهتنها حسرت یک “آه” را بر دلشان گذاشته، بلکه هر روز استوارتر و باانگیزهتر، جادهای برای عدالتخواهی میسازد و پلی بهسوی امید بنا میکند. خشم و اندوه از ظلم افزونشده، در کنار مستی غرور از داشتن گنجی چون تو،به انگیزهای برای پیروزی بدل میشود؛پیروزیای که نزدیک است.
ما تا رسیدن بی مرگی امید، هر روز مرده ایم (جنتی عطایی).
و باید دقت کنیم به اسامی امضا کنندگان این بیانیه و درس بگیریم!
گیلک، عرب، کُرد ، لُر …
از شمال و جنوب تا شرق و غرب ایران؛ از پادشاهی خواه و مجاهد تا سوسیالیست ، لیبرال و همه متحد شده اند تا علیه شکنجه گری قیام کنند.
آنان که جان و جوانی در راه آزادی و عدالت هدیه کرده اند، بی هیچ منت و ادعایی .
باید درس بگیریم!
این یک دموکراتیزاسیون واقعی است؛ این خودِ خود امید است.
به ویژه زندانیانی که در قزلحصار و پیش از آن در گوهردشت ( زندانهایی که احکام اعدام را در آنها اجرا می کنند ) شاهد فجیعترین توحش علیه همنوعانشان بوده اند، انگیزه هایی مضاعف برای مبارزه با اعدام و شکنجه دارند، در چنین فجایع شهری است که بیشتر از پیش به این حقیقت می رسیم که اعدام و شکنجه، صرفا آسیب به یک فرد و حتی یک خانواده نیست، بلکه تحمیل آسیبهای جبران ناپذیر به تمام جامعه و بشریت است.
دستگاه سرکوبگر با تبعید سعید ماسوری قصد دارد که سه شنبه های نه به اعدام و تلاش جمعی زندانیان با عقاید گوناگون برای جلوگیری از این فجایع را متوقف کنند و پیام اصلی بیانیه این است که شکنجه ها ما را بیشتر از قبل موظف به ادامه این راه خواهند کرد.
#قیام_علیه_اعدام
t.me/Soheil_Arabi645