تحلیل اقتصادی – فلسفی علیه فقه اسلامی
در جهان آنارشیستیِ کروپوتکین، مالکیت خصوصی نه امری طبیعی و بدیهی، بلکه پدیدهای تاریخی، زاییدهی غارت، انحصار و قدرت است. او در کتاب «فلسفه و آرمان» با بیانی صریح مینویسد که هرگونه مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، زمین و منابع، در اصل چیزی نیست جز ادامهی سلطهی طبقاتی و بازتولید نابرابری.
در نقطهی مقابل، فقه اسلامی و ساختار حقوقی جمهوری اسلامی ایران، مالکیت خصوصی را نهتنها به رسمیت میشناسد، بلکه آن را حق مقدس مینامد، آن را به نام «مال حلال» تضمین میکند، و با استفاده از ابزارهایی چون خمس، زکات و ارث، بقای آن را مشروع جلوه میدهد.
در این مقاله، بهتفصیل نشان خواهم داد که چگونه نظام مالکیت اسلامی، حتی در سطح نظری، مدافع غارت و انحصار است؛ و چرا از نگاه آنارشیستی، این ساختار نهتنها عادلانه نیست، بلکه ضد انسانی و ضامن تداوم سلطهی طبقاتیست.
مالکیت در اسلام؛ سیری از تحریم ربا تا تقدیس ثروت است
فقه اسلامی، به ظاهر با ربا مخالف دانست می گردد؛ اما هیچگاه مالکیت بر زمین، کارخانه یا حتی املاک بلااستفاده را مورد پرسش قرار نمیدهد. در قرآن و احادیث، واژههایی چون اموالکم، ما ملکت أیمانکم، و حق مالکانه بارها تکرار شدهاند، و بر اساس آنها، مالکیت خصوصی به رسمیت شناخته شده و محترم شمرده میشود.
حتی در آیات مربوط به خمس و زکات، اصل مالکیت به چالش کشیده نمیشود؛ بلکه از مالک تنها خواسته میشود بخش کوچکی از مالش را در راه خدا ببخشد؛ آن هم نه بهعنوان یک وظیفهی انسانی، بلکه در قالب تکلیف شرعی، با وعدهی بهشت و ترس از دوزخ.(مالک مسلمان چابلوسی می کند،عمل اخلاقی مرتکب نمی شود)
جمهوری اسلامی، با تاسی به همین منابع فقهی، اصل «مالکیت خصوصی مشروع» را در قانون اساسی خود (اصل ۴۶، ۴۷ و ۴۹) ثبت کرده است. بدینترتیب، هر کارگر یا بیخانمان، موظف است به «مشروع بودن» ثروت کسی که ویلایی در لواسان یا کارخانهای در چین دارد احترام بگذارد، حتی اگر خودش نان شب نداشته باشد.
نگاه آنارشیستی به مالکیت آن را با دزدی مساوی می داند( مالکیت = دزدی)
یکی از بنیانگذاران آنارشیسم، پیر ژوزف پرودون، جملهی مشهوری دارد: «مالکیت دزدیست.» کروپوتکین این جمله را بهسطحی علمیتر و تاریخیتر میبرد. او در فلسفه و آرمان توضیح میدهد که:
«هیچیک از اشکال مالکیت، در اصل از کار مشروع یا نیاز واقعی نشئت نگرفتهاند. مالکیت، در بنیان خود ادامهی غارت، تصاحب منابع مشترک، و بهرهکشی از نیروی کار دیگران است.»
از نگاه کروپوتکین، زمین، آب، معادن، کارخانهها و دانش فنی، باید مشاع و اشتراکی باشند. این به معنای آن نیست که فرد نتواند از دسترنج خود بهرهمند شود؛ بلکه مالکیت باید بر پایهی نیاز و استفاده تعریف شود، نه انباشت و انحصار.
در این مدل، کسی نمیتواند صاحب ۵۰۰ هکتار زمین باشد در حالیکه کشاورز مستأجر او حتی آب خوردن ندارد. کسی نمیتواند مالک پتروشیمی باشد در حالیکه هزاران کارگرش با حداقل دستمزد زندگی میکنند. و کسی نمیتواند صد واحد آپارتمان خالی در تهران داشته باشد، در حالیکه خانوادهای در جنوب شهر چادرنشین شدهاند.
” ارث در فقه اسلامی؛ بازتولید وراثتیِ ظلم”
یکی از اشکال نهادیشدهی ظلم در فقه اسلامی، سهمالارث شرعی است. بر اساس آن، دارایی افراد نه با توجه به نیاز، بلکه با توجه به نسبت خانوادگی، میان بازماندگان توزیع میشود. حتی تفاوت سهم زن و مرد نیز از همین جا ناشی میشود.
در نگاه آنارشیستی، انتقال ثروت از نسلی به نسل دیگر صرفا به دلیل تولد در خانوادهای خاص یعنی بازتولید نابرابری. این همان چیزیست که کروپوتکین با آن میجنگد:
«ثروت تنها زمانی مشروع است که از کار واقعی و نیاز انسانی ناشی شود؛ نه از تملک نسلی.»
بنابراین، در جامعهای آزاد، نه تنها باید مالکیت خصوصی بر ابزار تولید برچیده شود، بلکه باید اشکال نهادی شدهی انتقال قدرت اقتصادی نیز پایان یابد.
منابع عمومی در فقه، دروغیست بس بزرگ به نام بیتالمال. آنچنانکه
فقه اسلامی، با مفهومی مانند بیتالمال، تظاهر به عدالت میکند.بطن آسمان پاره می شود!
اما در عمل، بیتالمال در نظامهایی چون جمهوری اسلامی، نه به دست مردم، بلکه در کنترل دولت، سپاه و روحانیت است. منابع نفت، معادن، مالیاتها و حتی زمینهای ملی، در اختیار نهادهاییست که هیچ پاسخگویی به مردم ندارند.
در مقابل،در جامعه آنارشیستی تمام منابع طبیعی باید تحت کنترل مستقیم کمونها، شوراهای محلی و تصمیمگیری مشارکتی باشد. چیزی به نام «نظارت فقیه بر بیتالمال» تنها یک نقاب برای دزدی سیستماتیک است.
حال هنگامه کشش به سمت این پرسش است:
آیا مالکیت در اسلام «حق» است یا «قدرت»؟
با بررسی ساختار فقهی مالکیت در اسلام، و مقایسهی آن با نظریهی اخلاقی اقتصادی کروپوتکین، به وضوح درمییابیم:
مالکیت در اسلام، ابزاریست برای تثبیت قدرت اقتصادی و بازتولید طبقاتی
مالکیت در آنارشیسم، امری محدود به مصرف شخصی و نیاز انسانیست
فقه اسلامی با تقدیس ارث، خمس، انفال و زکات، نظام طبقاتی را حفظ میکند؛
آنارشیسم، با رد کلیهی اشکال مالکیت بر منابع جمعی، بهدنبال آزادی واقعی انسان است.
ویران و رنجیده باد مالکیت خصوصی دینی_سرمایه دارانه.
Rebellion(m.n)