چهار سال از تسلط خونین طالبان بر افغانستان گذشت؛ چهار سالی که سراسر با جنایت، سرکوب و خفقان بر مردم این سرزمین همراه بوده است.
در این چهار سال، فقر، بیکاری و گرسنهگی به فریادی سراسری بدل شده، اما گوش طالبان تنها به ندای چپاول باز است. آنها به شیوههای گوناگون از کسبهکاران، زارعین، کارگران، رانندهگان و هر انسان زحمتکش اخاذی و باجگیری میکنند؛ گاهی به نام «مالیات»، گاهی به نام «عشر» و «ذکات»؛ همان غارت قدیمی با نامی تازه.
طالبان فجیعترین و غیرانسانیترین محدودیتها را بر زنان اعمال کردهاند. نیروهای «امر به معروف»شان زنان را از بازارها میربایند و در مواردی به نکاح اجباری جنگجویانشان درمیآورند. حق تحصیل، حق کار، و کوچکترین آزادی فردی از زنان سلب شده است.
با سرکوب گسترده مردم و هر صدای مخالف، جامعه را به سکوت کشانده و این قبرستان سیاسی را «امنیت» مینامند؛ امنیتی که به معنای سلب زندگی، آزادی و کرامت انسانی است. درحالیکه هزاران انسان امروز در زندانها و شکنجهگاههای طالبان پوسیده اند و در طول این چهار سال هزاران انسان را محکمهی صحرایی کرده و فجیعانه سلاخی و تیرباران نمودهاند.
ما، به عنوان صدا و اراده آزادی، با هر گونه حاکمیت استبدادی مخالفیم. ما از اعتراضات زنان شجاع و جنبشهای مدنی، چه در داخل و چه در خارج از افغانستان، حمایت میکنیم.
آزادی را نه از حاکمان میخواهیم و نه از قدرتهای جهانی؛ آزادی را خودمان با دستان خویش و با همبستگی، مقاومت و عصیان بهدست خواهیم آورد.
زنده باد آزادی!
مرگ بر طالبان خونآشام و حامیان تروریستپرور شان!