در روایتی جعفرِ نچندان صادق، امام ششم شیعیان که میگوید: «الأرض كلها لنا» (الکافی، ج۱، ص۴۰۷) در فقه شیعه و همینطور در فقه اهل سنت (در قالب انفال و فیء) مبنای مالکیت دولت/خلیفه بر زمینهای کشاورزی شد.
به همین دلیل دهقانان هیچوقت مالک زمین نبودند، بلکه زمین را از بیتالمال یا خلیفه اجاره میکردند و موظف به پرداخت خراج بودند (ابویوسف، کتاب الخراج).
این فرایند سبب شد که برای نمونه در دورهی خلافت عباسی، بخش عمدهی زمینهای عراق و شام به مالکیت دولت در آید. دهقانان فقط بهرهبردار بودند و مجبور بودند خراج سنگین بدهند. ابنخلدون گزارش میدهد که همین فشار مالیاتی موجب شد کشاورزی رو به زوال برود و روستاها ویران شوند (ابنخلدون، مقدمه، فصل کشاورزی).
در ایران تحت سلطهی خلافت اسلامی، بخشهای بزرگی از زمین به عنوان «صوافی» (زمینهای مصادرهشده) در اختیار خلفا بود. تاریخنگاران مثل مسعودی (مروجالذهب) توضیح میدهند که دهقانان ایرانی اغلب در فقر دائمی بودند چون باید بخش اعظم محصول را بهعنوان خراج بدهند.
یعقوبی در تاریخ خود (قرن ۹ میلادی) مینویسد بسیاری از کشاورزان در عراق به دلیل خراج سنگین زمینها را رها میکردند و روستاها خالی میشد. این نشان میدهد که «مالکیت دولتی/امامی» نهتنها عدالت نیاورد، بلکه باعث ویرانی اقتصادی شد.
بدین ترتیب چرخه دائمی فقر در عمل پدید آمد:
۱. کشاورز هیچوقت مالک زمین نبود → امنیت اقتصادی صفر.
- باید خراج یا اجاره میداد → بخش اعظم محصولش میرفت.
- باقیمانده فقط کفاف زندگی میداد → سرمایهگذاری صفر.
- کشاورزی ضعیف میشد → زمین ویران → درآمد دولت هم کمتر میشد.
- دولت برای جبران، مالیات را بیشتر میکرد → فقر شدیدتر.
این چرخه دقیقا همان چیزی بود که هم مورخان اسلامی (مثل یعقوبی، مسعودی، ابنخلدون) و هم پژوهشگران مدرن (مثلا Patricia Crone یا Hugh Kennedy) ثبت کردهاند.
حال سوال اینجاست،اگر پیامبر و امام و فقیه طبق گفته شیعیان، داناترین و محق ترین اشخاص در حکومت و اداره جامعه هستند، پس چرا سیاستی پا نهادند که موجب عقب ماندگیِ چند قرنی مسلمان شد؟ همان عقب ماندگی فلاکت باری که امروز در حکومت دیکتاتوری اسلامی خامنه ای مشهودی خانمان سوز، و نمودی عینی دارد؟.
Rebellion(m.n)