نیکولا ساکو (کفاش) و بارتولومئو وانزتی (ماهیفروش) دو مهاجر ایتالیایی بودند که در آغاز قرن بیستم به آمریکا رفتند. هر دو از طبقهی کارگر بودند و به ایدههای آنارشیستی باور داشتند؛ اندیشهای که در آن آزادی، برابری و نفی سلطهی دولت و سرمایه محور اصلی است.
در سال ۱۹۲۰، سرقتی مسلحانه در ماساچوست رخ داد و دو نفر کشته شدند. هیچ شاهدی بهطور قطعی ساکو یا وانزتی را متهم نمیکرد؛ مدارک پر از تناقض بود. با این حال، دادگاه با فضایی مملو از نفرت ضدایتالیایی و ضدآنارشیستی برگزار شد. قاضی پرونده آشکارا گفته بود: «این مردها دشمن نهادهای ما هستند.»
پس از سالها اعتراض و درخواست تجدیدنظر، در ۲۳ اوت ۱۹۲۷ هر دو به صندلی الکتریکی سپرده شدند. واکنش جهانی بیسابقه بود: در پاریس، لندن، بوئنوسآیرس و بسیاری شهرهای دیگر مردم به خیابان آمدند. برای بسیاری، ساکو و وانزتی به نماد بیعدالتی و سرکوب آزادیخواهان تبدیل شدند.
وصیتنامهی وانزتی روشن میکند که مرگشان پایان نبود: «اگر میتوانستم دوباره زندگی کنم، همان راه را دوباره میرفتم.» این جمله خلاصهی جایگاه تاریخی آنهاست؛ نشان میدهد که مسئله فراتر از دو نفر است. ماجرای آنها بیانگر این حقیقت است که عدالت در جوامع سرمایهداری، بیطرف نیست؛ بلکه ابزار دفاع از منافع طبقهی حاکم است.
نام ساکو و وانزتی هنوز زنده مانده، چون هنوز ساختارهای قدرت همان منطق را تکرار میکنند: مهاجران را «خطرناک»، کارگران را «اخلالگر» و آزادیخواهان را «تروریست» میخوانند. داستان آنها یادآوری میکند که مبارزه برای آزادی نه در دادگاههای رسمی، بلکه در مبارزه رادیکال و آگاهی تاریخی معنا پیدا میکند.
⚡ نام ساکو و وانزتی، فریادی است علیه دولت، علیه سرمایه، علیه قاضیانی که عدالت را با طناب دار میفروشند.
⚡ نام ساکو و وانزتی، پرچمی است برای همهی آنها که هنوز باور دارند آزادی ارزش جانفشانی دارد.
یادشان گرامی
راهشان پر رهرو
Rebellion(m.n)