نویسنده: هاسّه-نیما گُلکار
«مَرگ در هر خانه»
در حوالی نیمه شبِ اوّل سپتامبر۲۰۲۵ (امروز) یک زمینلرزه ی قُدرتمند با میزان ۶٫۰، اُستانهای «کونَر» و «نَنگرهار» رُخ داد. هر چند آمار دقیقی در دست نیست، امّا تا کنون بیش از ۱۵۰۰ کُشته و بیش از ۲۵۰۰ زخمی و تخریب کامل چندین روستا و زیر آوار ماندنِ شمار بسیار زیادی از ساکنان گزارش شده است. همچنین تلاش برای اِمدادرسانی در برخی از منطقه های صعبُالعبور و کوهستانی که همراه با باد و باران شدید می باشد با موانعی بسیار جدّی روبرو گردیده است. منطقه های درگیر، تنها در مَعرض زلزله نیستند؛ بلکه مردم پیشتر در همین اُستانها روزگار دشواری را در اثر سیلاب و خشکسالی تجربه نموده اند، زیرا بیشتر “خانه”های تخریب شده از گِل و سنگ در اثر فقرِ ساختاری، فُقدان امکانات اولّیه ساختمانی و بدون هرگونه مقاومسازی در برابر زِلزله بودهاند.
از یک سو، کاهش محسوس کومک های “بشردوستانه” در حالیکه بیشتر مردم درون کشور از مَرز فاجعه هم گذشته اند و از جانب دیگر، فقدان بودجه ی لازم، ناتوانی در مُدیریت بُحران، نوعی بی تفاوتی و بیتوجّهی سیاسی-اقتصادی طالبان، همه و همه پیامدهائیاند که همراه با خیانتِ سیاستمداران پیشین دست به دست یکدیگر داده تا میلیونها انسان را با فقر، فلاکت و درد و رنج ای که یَقینن لیاقتشان نیست، تنها بگذارند. عدم توجّه به مُستمریبخشی و مقاومسازی مناطق آسیبپذیر، بار دیگر ضعف ساختاری و اولوّیتبندی نادُرستِ حکومت تروریستی و افراط گرای اسلامی در افغانستان را به نمایش می گذارد.
این فاجعه ی انسانی یک بار دیگر نشان داد که زحمتکشان افغانستان، بهویژه در مناطق روستائی و کوهستانی، تا چه حّد در مَعرضِ چرخه ی بُحران انسانیِ عمیقن دهشتناکِ فقر، نابرابری و بی عدالتی قرار داشته و دارند.