✍️ سُهیل عَربی
راز بقا: سرکوب اعتراضات از یک سو و تلاش برای راضی کردن بخشی از معترضان با اقدامات سطحی و عوامپسند از سوی دیگر
آیا هدف اصلی حکومت از ایجاد «رضایت حداقلی» (minimal satisfaction) حفظ بقای خود است؟
حاکمیت، با اقدامات سطحی و ظاهری، بخشی از ناراضیان را منفعل میسازد. این استراتژی، که یادآور سیاست«نان و سیرک» رومیان باستان است، تودهها را با سرگرمیهای گذرا و وعدههای کوتاهمدت مشغول نگه میدارد. اما در جوامع طبقاتی،جایی که مطالبات طبقات مختلف و سطوح رفاه اغلب در تضاد آشکار قرار میگیرند، این رویکرد چالشی اساسی برای کسانی ایجاد میکند که به دنبال ریشهکن کردن فساد سیستماتیک و نابرابری ساختاری هستند. برای این افراد – که باور دارند تغییرات حداقلی مشکلات بنیادین را حل نمیکند – راهکارها باید فراتر از روشنگری فردی پیش روند…
#نان_و_سیرک در #ایران
برای طبقه مذهبی:
– برگزاری مراسم محرم، اربعین و..
→ سرگرمی معنوی برای انحراف از مشکلات اساسی
برای طبقه متوسط غیرمذهبی:
– برگزاری کنسرت و کاهش فشار گشت ارشاد
→ رضایت موقت برای دور کردن توجه از نابرابری
هدف: حفظ قدرت با حواسپرتی به جای حل ریشهای مسائل
راز بقا: سرکوب اعتراضات از یک سو و تلاش برای راضی کردن بخشی از معترضان با اقدامات سطحی و عوامپسند از سوی دیگر
آیا هدف اصلی حکومت از ایجاد «رضایت حداقلی» (minimal satisfaction) حفظ بقای خود است؟
حاکمیت، با اقدامات سطحی و ظاهری، بخشی از ناراضیان و منتقدان را آرام و منفعل میسازد. این استراتژی، که یادآور سیاست «نان و سیرک»* رومیان باستان است، تودهها را با سرگرمیهای گذرا و وعدههای کوتاهمدت مشغول نگه میدارد. اما در جوامع طبقاتی، جایی که مطالبات طبقات مختلف و سطوح رفاه اغلب در تضاد آشکار قرار میگیرند، این رویکرد چالشی اساسی برای کسانی ایجاد میکند که به دنبال ریشهکن کردن فساد سیستماتیک، نابرابری ساختاری و استثمار سرمایهداری هستند. برای این افراد – که باور دارند تغییرات حداقلی مشکلات بنیادین را حل نمیکند – راهکارها باید فراتر از روشنگری فردی پیش روند و بر اقدام جمعی، سازمانیافته و متنوع تکیه کنند، با تأکید ویژه بر اصول آنارکوسندیکالیستی که بر سازماندهی افقی کارگران، اعتصابات عمومی و کنترل مستقیم تولید توسط زحمتکشان تمرکز دارد و فراتر از این نیازمند به بازنگری و به روزرسانی استراتژی های مبارزاتی و استفاده از تمام توان انسانهای تحت ستم و با انگیزه برای ایجاد دگرگونی ها و ساماندهی داریم:
در شرایط کنونی ایران – دورانی پرتلاطم با اعدامهای روزانه (بیش از ۸۴۱ مورد از آغاز سال تا اوت ۲۰۲۵، طبق گزارشهای سازمان ملل)، بازداشتها، سرکوبها و شکنجه زندانیان دادخواه؛ جایی که مردم از فقر (تأثیرگذار بر حدود ۳۰-۴۰% جمعیت، بر اساس گزارشهای بانک جهانی و سازمانهای حقوق بشری)، تورم بالا (حدود ۳۸-۴۴% در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵) و ترس از جنگ رنج میبرند؛ در کشوری غنی از ثروت طبیعی اما محروم از حقوق اولیه برای اکثریت – حکومت با اقدامات عوامپسند مانند برگزاری کنسرتها، رفع فیلترینگ اپهایی چون واتساپ یا شعارهای ناسیونالیستی، بخشی از جامعه (به ویژه طبقه متوسط شهری) را راضی نگه میدارد. اما با افرادی و گروههایی که به این راهحلهای حداقلی بسنده میکنند، چه باید کرد؟ آیا این افراد آگاه نیستند که درد همنوعانشان فراتر از اینهاست – از محرومیت از نان شب و هزینههای بهداشتی مانند نوار بهداشتی تا شکنجه زندانیان معترض و اعدام قربانیان فقر؟
این مسائل صرفاً با روشنگری حل نمیشوند، بلکه عواملی مانند تضاد منافع طبقاتی ، هراس از سرکوب، و منفعتطلبی ویرانگر برخی افراد، راهکارهایی چندلایه و ساختارشکن میطلبد. از یک سو، ایجاد رضایت حداقلی و از سوی دیگر، ترویج رعب در دل مخالفان، ابزاری دوگانه برای بقای قدرت است – ابزاری که در تحلیل جامعهشناختی، به عنوان مکانیسمی برای حفظ هژمونی طبقه حاکم عمل میکند.
از منظر فلسفی، سارتر بر مسئولیت فردی در پذیرش آزادی تأکید دارد، اما در زمینه اجتماعی، این مسئولیت نیازمند نقد ساختاری قدرت است – همانطور که کانت در مقاله «روشنگری چیست؟» (۱۷۸۴) شجاعت استفاده از عقل را ضروری میداند، ولی در جوامع سرکوبگر، ساختارهای قدرت (مانند آگاهی کاذب که مارکس توصیف میکند) مانع تحقق آن میشوند. بنابراین، روشنگری باید با پراکسیس جمعی (اقدام عملی) همراه شود تا مؤثر باشد، و اینجا دیدگاه آنارکوسندیکالیستی برجسته میشود: آزادی نه از بالا، بلکه از طریق سازماندهی مستقیم کارگران و زحمتکشان به دست میآید، بدون نیاز به سلسلهمراتب دولتی.
اگرچه راهکارها میتوانند متنوع باشند و باید برای انتخاب بهترین راهکار همفکری کنیم،اما صرفا به قصد اظهار نظر شخصی ،بر تمرکز روی استراتژیهای نوین مبارزه برای عدالت و آزادی، بر اصول آنارکوسندیکالیستی تاکید می کنم:
سازماندهی افقی و شوراهای محلی برای انقلاب از پایین (آنارکو-کمونیسم)، اعتصابات سندیکایی و اتحادیههای مستقل برای فشار اقتصادی (آنارکو-سندیکالیسم)، و ادغام اینها با ابزارهای مدرن مانند شبکههای دیجیتال امن برای هماهنگی اعتراضات، کمپینهای سایبری برای افشای فساد، و استفاده از فناوری بلاکچین برای سازماندهی اقتصادی غیرمتمرکز. در مقابل رویکردهای سنتی مانند تشکیل حزب پیشاهنگ (مارکسیسم-لنینیسم) یا اصلاحات تدریجی از طریق انتخابات (سوسیال دموکرات)، آنارکوسندیکالیسم بر دخالت مستقیم مردم به ویژه کارگران که سازندگان اصلی هستند و تمام دادخواهان تأکید دارد.
اقداماتی مانند «اصلاحات کنترلشده» (رفع فیلترینگ یا کنسرتها) فشار اجتماعی بر طبقات متوسط را در کوتاهمدت کاهش میدهند، اما مشکلات عمیق مانند تورم، فقر و سیستم قضایی نابرابر نیازمند تغییرات ساختاری هستند – تغییری که بدون همبستگی جهانی، پراکسیس عملی (مانند اعتصابات عمومی دیجیتال و حمایت فراملی از زندانیان) و استراتژیهای نوین مانند مبارزات غیرخشونتآمیز مبتنی بر هوش مصنوعی برای پیشبینی سرکوبها ممکن نیست.
در نهایت، مقابله با افرادی که منافع جمعی را فدای منفعتطلبی ویرانگر خود میکنند، باید بخشی از استراتژی گستردهتری برای نابودی نابرابری باشد، از طریق آموزش طبقاتی و ایجاد شبکههای حمایتی.
در آغاز راه، تشکیل سندیکاهای مستقل برای اعتراضات عمومی و تغییرات ریشهای ضروری است، که پیشنیاز آن ایجاد آگاهی جمعی و اتحادیههای بین دادخواهان است – افرادی که ضرورت پرداخت هزینه برای رهایی را پذیرفتهاند.
در ایران، با وجود سرکوب فزاینده مانند اعدامها و شکنجهها، آنارکوسندیکالیسم تأکید میکند که هراس از سرکوب را میتوان با همبستگی زحمتکشان شکست؛ مثلاً، حمایت از کارگرانی که به دلیل اعتصابات دچار فقر مضاعف شده اند و همچنین حمایت از زندانیان و تبعیدی ها ( تمام قربانیان سرکوب)از طریق گروههای پشتیبان محلی و بینالمللی، یا استفاده از پلتفرمهای دیجیتال برای سازماندهی اعتصابات مجازی. و مهمتر از همه، استراتژیهای مبارزه نیاز به بازنگری مداوم و بهروزرسانی دارند – همانطور که محافظان حکومت برای بقای خود نقشههای گوناگون میکشند، مخالفان نیز باید تیزهوشتر، پیگیریتر و نوآورتر باشند، با ادغام ابزارهای مدرن مانند هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای سرکوب و شبکههای اجتماعی برای بسیج سریع، تا شکست را به پیروزی تبدیل کنند.
#نان_و_سیرک
سربازان برای مردم نان پرتاب میکنند.
مردم شادی میکنند…
امپراطور وارد جایگاه میشود.
آیا شادی برای #نان و سرگرمی است یا #امپراطور؟
#Gladiator 2000
کماکان در بر همان پاشنه می چرخد
کنترل نان که همان نیازهای فیزیولوژیک و اجتماعی است
و
راه اندازی سیرک های نمایشی همچون مسابقات ورزشی و فستیوال ها برای سرگرمی
و تقلید حکومت اسلامی :
الف: برای طبقه مذهبی:
– برگزاری مراسم محرم، اربعین و نیمه شعبان
→ سرگرمی معنوی برای انحراف از مشکلات اساسی
ب: برای طبقه متوسط غیرمذهبی( یا کمتر مذهبی):
– برگزاری کنسرت و کاهش فشار گشت ارشاد
→ رضایت موقت برای دور کردن توجه از نابرابری
هدف: حفظ قدرت با حواسپرتی به جای حل ریشهای مسائل
■
نان و سیرک (panem et circenses)
استراتژی مورد استفاده توسط امپراتوران روم برای راضی کردن موقت تودههای مردم با پخش کردن غذا و بخشیدن سرگرمی به آنان دارد. یوونال، شاعر رومی در قرون یکم و دوم میلادی، این لفظ را برای توصیف نوعی از سیاستهای رومیان به کار برده و هنوز هم در سیاست کاربرد دارد.
در این رویکرد سیاسی به جای پرداختن به مشکلات اساسی و خواستههای بنیادین مردم، با بخشیدن مقداری خوراک یا ایجاد سرگرمی برایشان، حواس افکار عمومی را از مطلب اصلی پرت میکنند.
در دنیای مدرن، نمونههای متعددی از استراتژی «نان و سیرک» (panem et circenses) دیده میشود که با ارائه سرگرمی یا مزایای کوتاهمدت، توجه مردم را از مسائل اساسی منحرف میکند. چند مثال:
برگزاری رویدادهای ورزشی بزرگ: دولتها گاهی با میزبانی مسابقات ورزشی مثل جام جهانی یا المپیک، با هزینههای هنگفت، توجه عمومی را از مشکلات اقتصادی یا اجتماعی مانند بیکاری و نابرابری دور میکنند.
کمپینهای رفاهی مقطعی: توزیع یارانههای نقدی یا بستههای معیشتی در زمانهای حساس (مثلاً پیش از انتخابات) برای جلب رضایت مردم، بدون حل ریشهای فقر یا تورم.
رسانه و سرگرمیهای دیجیتال: پخش برنامههای پر زرقوبرق تلویزیونی یا ترویج شبکههای اجتماعی با محتوای سطحی، که مردم را از مسائل سیاسی و اجتماعی عمیق غافل نگه میدارد.
تخفیفها و جشنوارههای تجاری: دولتها یا شرکتها با همکاری، جشنوارههای خرید یا تخفیفهای گسترده برگزار میکنند تا مصرفکنندگان را به جای تمرکز بر سیاستهای کلان، به خرید تشویق کنند.
این روشها، مشابه نان و سیرک رومیان، رضایت موقت ایجاد میکنند، اما مشکلات ساختاری را حل نمیکنند.
جمهوری اسلامی و دو استراتژی نان و سیرک
الف: برای طبقه مذهبی:
– برگزاری مراسم محرم، اربعین و نیمه شعبان
→ سرگرمی معنوی برای انحراف از مشکلات اساسی
ب: برای طبقه متوسط غیرمذهبی( یا کمتر مذهبی):
– برگزاری کنسرت و کاهش فشار گشت ارشاد
→ رضایت موقت برای دور کردن توجه از نابرابری
هدف: حفظ قدرت با حواسپرتی به جای حل ریشهای مسائل
#نان_و_سیرک
#طبقه_متوسط #اجتماعی #کارگر
#سهیل_عربی